آیا تا به حال دوستانتان به شما گفته اند که شما خیلی سخت گير هستید؟ همه ما در آشنایی و جذابیت استانداردهایی داریم: این چیز خوبی است!
با این حال، ممکن است خیلی سختگیر باشید و در نهایت فرصتهای ساختن چیزی خاص را از دست بدهید.
6 نشانه که شما خيلي سخت گير هستيد
داشتن «استانداردهای بالا» دقیقاً به چه معناست؟ البته همه چیز به این بستگی دارد که چه کسی آنها را تعریف می کند.
استانداردهای بالای شما ممکن است در مقایسه با افراد دیگری که فقط با آدم با موهای قرمز با ضریب هوشی بالای 175 آشنا میشوند، راحت به نظر برسند.
در مقابل، معیارهای شما ممکن است برای پسر یا دختر دیگری که با هر كسي که راه میرود آشنا مي شوند دیوانهکننده به نظر برسد.
پس بیایید نگاهی بیندازیم:
1) هیچ کس به اندازه کافی برای شما خوب نیست
داشتن استانداردهای بالا و سخت گير بودن را می توان دقیقاً به عنوان داشتن استانداردهایی که انتخابی تر از اکثر همتایان شما هستند تعریف کرد.
انواع مردان و زنانی که دوستان و همسالان شما با آنها آشنا مي شوند. آنها را جذاب می دانند، از نظر شما به طور مداوم “به اندازه کافی خوب نیستند” که بتوانید با آنها آشنا شويد. اگر اینطور است، پس استانداردهای بسیار بالایی دارید.
۲) روی چیزی که نمیخواهید متمرکز هستید
وقتی به اکثریت مردم فرصت نمی دهید و چیزهایی که به دنبالش نیستید بیشتر از آنچه به دنبالش هستید مي باشد، می دانید استانداردهای شما خیلی بالاست و سخت گير هستيد.
شما انرژی عاطفی زیادی را صرف چیزهایی میکنید که نمیخواهید، کسانی که به اندازه کافی خوب، به اندازه کافی جالب نیستند، و تقریباً هیچ فضایی برای کسانی که بالقوه «به اندازه کافی خوب» هستند باقی نمیگذارید.
3) انتظار دارید مردم شما را آدم خوبي بدانند.
داشتن استانداردهای خیلی بالا و سخت گير بودن به این معنی است که با دیگران خوب رفتار نمی کنید. به عنوان مثال، رد کردن یک نفر بعد از یک قرار، به این دلیل که زمانی که (برعکس) مایلند فرصت بیشتری به او بدهند و ببینند چه اتفاقی میافتد، فوقالعاده نبود.
شما انتظار دارید که به شما فرصت داده شود ، اما آن را به دیگران ندهید.
4)شما ايرادگير هستيد
ریشه بسیاری از استانداردهای بیش از حد بالا و سخت گير بودن ، ايراد گيري بيش از اندازه است. ايرادهايي مانند عدم تمایل به قرار ملاقات با یک قاتل محکوم یا کسی که مواد مخدر مصرف میکند، ممکن است معقول به نظر برسد، اما ايرادگيري یک فرد حساس بسیار شدید است و او شروع به رد کردن همه گزینههای عاشقانه میکند.
5)فهرست ايرادهاي شما طولاني است.
اکنون، ممکن است تعدادی ویژگی و عادات در یک شریک زندگی وجود داشته باشد که شما ترجیح می دهید آنها نداشته باشند، که کاملاً منطقی است.
با این حال، وقتی ايرادهاي زيادي ليست مي كنيد و سخت گير هستيد. هرگز به قرار ملاقات با کسی فکر نمیکنید، در نهایت عشق خود را از دست میدهید و با قضاوت بیرونی افراد، آنها را کنار میگذارید.
در اینجا لیستی از ايرادهايي وجود دارد که به نظر من خیلی زیاده روی می کنند:
هرگز با کسی که سیگار می کشد قرار ملاقات نگذارید
حذف کسانی که دارای دیدگاه های معنوی یا مذهبی متفاوت هستند
امتناع از بیرون رفتن با فردی که کمی اضافه وزن دارد
نپذیرفتن قرار ملاقات با فردی که کمی لاغر است
قضاوت در مورد تیپ بدنی به طور کلی و انتظار ظاهری “سوپر مدل” یا “مدل مرد”.
حذف افراد دارای خالکوبی
تصمیم گیری در مورد همسران احتمالی بر اساس سبک یا کلاس لباسی که می پوشند
o امتناع از در نظر گرفتن افراد یک محله، منطقه یا کشور خاص به دلیل چیزهایی که در مورد آنها شنیده اید یا در مورد آنها اعتقاد دارید.
اين كار باعث شده است که موقعیتهایی را نادیده بگیرم که در آن جاذبههای عاطفی یا فیزیکی بیشتری وجود داشت که به اندازه کافی برای آن ارزش قائل نبودم.
که مرا به نکته بعدی می رساند…
6) شما همه چیز را فوراً انتظار دارید
عشق همیشه یک راز خواهد بود. اما تمایل به سه لایه اصلی دارد: فکری، عاطفی و فیزیکی. بسیاری از زوجها در یکی از این سطوح عاشق میشوند و با پیشرفت رابطهشان، بقیه را کشف میکنند.
شما همیشه “کل بسته” را به یکباره دریافت نمی کنید، و همچنین همیشه میزان ارتباط فیزیکی، فکری یا عاطفی خود را فوراً کشف نمی کنید.
داشتن استانداردهای بیش از حد بالا و سخت گير بودن اغلب به این معنی است که انتظار دارید دیوانه وار عاشق شوید یا هر چیزی را که به دنبال آن هستید در یک لحظه پیدا کنید.
این به ندرت اتفاق میافتد، و حتی زمانی که این اتفاق میافتد، میتواند ما را در رفتارها و موقعیتهای بیملاحظهای غرق کند که منجر به دلشکستگی زیاد و از دست دادن کنترل شود.
به همین دلیل است که بسیار کلیدی است که خود را به موارد زیر راهنمایی کنید:
4 نشانه واقعی بودن استانداردهای شما
پادزهر داشتن استانداردهای بیش از حد بالا داشتن استانداردهای واقع بینانه است.
معیارهای واقع بینانه به معنای رها کردن ذهنی باز برای عشق است.
مقاله مرتبط: 12 نشانه که هرگز عشق پیدا نخواهید کرد (و چه کاری باید در مورد آن انجام دهید)
1)شما اجازه می دهید زندگی (و عشق) اتفاق بیفتد
مفهوم “کاهش” استانداردهای شما برای من صادق نیست. لزوماً نیازی به پایین آوردن استانداردهای خود نیست. فقط تمرکز زیاد روی آنها را متوقف کنید و نسبت به آنچه سر راهتان قرار می گیرد باز باشید.
بگذار زندگی و عشق به جای اجبار اتفاق بیفتد.
اگر از نظر عاطفی یا فکری قوی با کسی ارتباط برقرار می کنید، اجازه دهید رشد فیزیکی شما ایجاد شود.
اگر از نظر جسمی و فکری بسیار جذب کسی شدهاید، اما واقعاً یک ارتباط عاطفی قوی ندارید، برای توسعه آن شکیبایی داشته باشید.
داشتن استانداردهای واقع بینانه به معنای دادن زمان و مکان به عشق برای رشد و دنبال کردن جرقه ای است که احساس می کنید ببینید به چه چیزی تبدیل می شود.
2) روابط دیگران را ایده آل نمی کنید
این یک چالش بزرگ برای من بوده و هست: من روابط دیگران را ایده آل می کنم.
نه همه آنها، توجه داشته باشید، و نه فقط بر اساس چیزهای سطحی مانند دیدن پست های رسانه های اجتماعی.
این ارتباط عاطفی و عاشقانه ای است که بین دیگران مشاهده می کنم که بسیار خاص و عمیق به نظر می رسد.
من متوجه آن می شوم و سپس آن را ایده آل می کنم. این احساس عدم داشتن «آن» را حتی زمانی که با کسی ملاقات میکنم افزایش میدهد و سپس بهدلیل احساس بیعلاقگی، بهسرعت از بسیاری از قرار ملاقاتهایی که انجام میدهم صرف نظر میکنم.
این یکی از موذیترین تلههای داشتن استانداردهای بیش از حد بالا این است که شما شروع به ایدهآلی کردن روابط دیگران میکنید و معتقدید که زندگی شما باید با ایدهآلهایی مطابقت داشته باشد که فکر میکنید عشق واقعی است.
3)شما اهداف عشقی برای آینده دارید اما در حال حاضر نیز می مانید
من همچنین فکر می کنم کاملاً منصفانه است که به زمان های گذشته فکر کنیم که عاشق بوده اند و دوباره به آن امیدوار باشیم.
اما باید به خود کمک کنید تا به لحظه حال باز باشید و اجازه ندهید خاطرات گذشته و نوستالژی یا خیال پردازی های آینده توانایی شما را برای ایجاد رابطه در اینجا و اکنون مخدوش کند.
این واقعاً کلید حل مشکل داشتن استانداردهای بیش از حد بالا است.
منظور این نیست که آنها را “پایین” یا رها کردنشان بگذارید، فقط برای این است که آنها را کمی آرامتر رها کنید و زندگی و عشق را کمی بیشتر کنید تا آنطور که میآید به جای اینکه مانند یک منو در یک رستوران با آن رفتار کنید.
۴) به گذشته نمیچسبید
همانطور که استفان استیلز در سال 1970 خواند:
“اگر نمی توانی با کسی که دوستش داری باشی عزیزم
عاشق اونی که باهاش هستی.”
من فکر می کنم این یک نوع مزخرفات عشقی عمدتاً رایگان است که منجر به دلشکستگی و بارداری های بدون برنامه می شود.
اما حاوی ذره بزرگی از حقیقت است.
عشق رایگان و رها کردن از کسی که عاشق او هستید و از او دور است واقعاً بدبینانه است، علیرغم اینکه به عنوان حکمت در خانه پنهان شده است، صادقانه بگویم.
اما در آغوش گرفتن لحظه حال و قدردانی از اینکه چه کسی در زندگی واقعی شما حضور دارد به جای اینکه دوست دارید در زندگی واقعی شما باشد، نکته خوبی است.
این مرا به نکته پایانی می رساند:
یافتن تعادل بین استانداردهای بالا و واقع گرایی
یافتن بهترین تعادل بین استانداردهای بالا و واقعگرایی به این معناست که بدانیم به دنبال چه چیزی میگردی، بدون اینکه بگذاری ببینی چه کسی درست در مقابلت است.
عشق همیشه کمی رازآلود است و اغلب زمانی به آدمها برخورد میکند که اصلاً انتظارش را ندارند و فکر میکنند خیلی دور است.
به همین دلیل، نگرش فروتنانه بهترین رویکرد است.
استانداردهای خود را حفظ کنید و در مورد جذب یا عدم جذب با خود صادق باشید.
اما همچنین؛
برای لحظه حال و افرادی که در زندگی تان به عنوان شخصی برای قرار بالقوه ظاهر می شوند، باز بمانید.
شما می توانید استانداردهای خود را حفظ کنید و در عین حال به آنها اجازه دهید کمی آرامش داشته باشند، دقیقاً همانطور که می توانید بدون زندگی در رویاهای خود به آینده امیدوار باشید.
میتوانید با خودتان صادق باشید که آیا شخصی را جذاب میبینید بدون اینکه بیش از حد آن را تحلیل کنید، یا کسی را رد کنید زیرا چیزهای کوچکی دارد که شما آنها را دوست ندارید فقط به این شکل فکر کنید:
احتمالاً چند ايراد در مورد شما وجود دارد که میتواند باعث شود عشق آینده زندگیتان را از بین ببرد، اگر او در استانداردهای خود صحبت نکند…
آیا این ایده خوبی نیست که همین کار را برای آنها انجام دهیم؟