در مراحل اول آشنايي خيلي از آقايان نمي دانند از چه چيزي بايد صحبت كنند. عده اي شروع مي كنند به رديف كردن ليست موفقيت ها و افتخاراتشان. دلشان مي خواهد طرف مقابل بداند كه اين مرد چقدر پول در مي آورد و چقدر مهم است. چه آدم هاي پر نفوذي را مي شناسد يا چقدر مشتريان و همكارانش دوستش دارند.
اين آقا براي جلب نظر مثبت خانم مورد نظر از موفقيت هايش، خودش و درآمدش مي گويد ولي غافل از اينكه با اين حرف ها خانم را از خودش دورتر مي كند.
براي مرد موفق اين سوال پيش مي آيد كه چرا زن مورد نظر جذبش نشد؟ خيلي از آقايان جواب اين سوال را نمي دانند و به اشتباه دوستانشان به آنها مي گويند مشكلي در رفتارشان نيست!
در اين مقاله مي خواهيم به شما بگوييم به عنوان يك مرد از چه مواردي صحبت كنيد و از چه مواردي صحبت نكنيد تا بتوانيد نظر زن مورد نظرتان را جلب كنيد و ازدواج شادي داشته باشيد.
در اول آشنايي از چه چيزهايي صحبت نكنيم؟
دوران اول آشنايي براي ساخت صميمت بين شما و طرف مقابلتان است. شما نيامديد استخدام بشويد يا بانك نيامديد. به عنوان يك مرد باور كنيد بدون صحبت در مورد ثروتتان يا اشخاص با نفوذي كه مي شناسيد يا ليست كردن موفقيت هايتان هم مي توانيد جذاب و دوست داشتني باشيد. اينجا ليستي از مواردي كه نبايد در اول آشنايي بگوييد آورده ايم.
مقاله مرتبط: فرق ارتباط با يك پسر ازدواجي با ارتباطهاي الكي
تعريف بيش از اندازه از موفقيت ها و دستاوردهاي زندگيتان
در مورد مقدار پولي كه در مي آوريد. سفرهاي خارجي كه رفته ايد. افراد با نفوذي كه مي شناسيد.جوايزي كه برنده شديد در شروع آشنايي بيش از اندازه صحبت نكنيد. شايد فكر كنيد اين صحبت ها شما را در نظر فرد مقابل جذاب مي كند ولي در واقع دختر غير آهن پرستي كه شما براي زندگيتان لازم داريد شخصيت و نگرش شما را مي خواهد بشناسد دنبال استخدام شما نيست كه به او رزومه ارائه بدهيد.
داستان هاي از پيش تمرين شده تعريف نكنيد.
شايد از بس خواستگاري رفتيد. يا از بس با افراد مختلف آشنا شديد ديگر خلاقيت را كنار گذاشته ايد. يك داستان از پيش تعيين شده در ذهنتان داريد كه هميشه همان را تعريف مي كنيد. باور كنيد فرد مقابل از لحن شما و احساس شما در وقت تعريف كردن داستان متوجه مي شود هزار بار اين داستان را گفته ايد. اين داستان گويي كمكي به جذابيت شما در ذهن طرف مقابل نمي كند.
تسلط بر مكالمه
اگر بيش از پنجاه درصد زمان مكالمه بين شما دو نفر شما صحبت كرده ايد اين نشانه خوبي نيست. يعني شما متوجه احساسات طرف مقابل نشده ايد. كه ممكن است از اين حجم صحبت شما در مورد خودتان و موفقيت هايتان خسته شده باشد.
نظرات ديگران در مورد خودتان را به اشتراك نگذاريد.
اگر جملاتي مثل” بدون من نمي تونستن ادامه بدن” ، ” خيلي اصرار كردن برگردم” و جملات مشابه در مورد خودتان به طرف مقابل مي گوييد بدانيد و آگاه باشيد اين جملات فقط جذابيت شما را در ذهن او كم مي كند. هرگز نبايد چنين جملاتي را با او به اشتراك بگذاريد مگر اينكه خودش مستقيم از شما سوالي در اين مورد بپرسد.
بيان كردن زياد توقعات نيازها و خواسته ها
دفعه بعد كه خواستگاري رفتيد يا با دختري آشنا شديد توجه كنيد چند بار كلمه “من” را بيان مي كنيد و جملاتي مثل” من نياز دارم كه”، “من لياقت دارم كه” و جملات مشابهي كه با “من” شروع مي شود مي گوييد! اين جملات مناسب استفاده نيستند.
مقاله مرتبط: پانزده سياست زنانه براي عاشق كردن يك مرد
ارائه راه حل هاي ناخواسته به طرف مقابل
اگر به جاي گوش دادن به مشكلات مردم فقط راه حل مي دهيد. به مردم مي گوييد چه كاري بايد انجام بدهند. اين كار باعث قدرداني آنها نمي شود بلكه فقط جذابيت شما را در ذهن آنها كم مي كند.
اگر موارد بالا كارهايي است كه شما در آشنايي هاي اوليه ناموفقتان تا به حال انجام داديد. ناراحت نباشيد. در ادامه مي گوييم كه چه كارهايي بايد انجام دهيد تا در نظر مردم آدم خوشايندي باشيد.
چطور در مرحله آشنايي صميمت ايجاد كنيم؟
ايجاد آشنايي با فرد مقابل يك هنر است. اين هنر مستلزم اين است كه واقعا در مورد طرف مقابل كنجكاو باشيد و حقيقتا دلتان بخواهد كنار او حضور داشته باشيد. همه ما به صورت ناخودآگاه متوجه فردي كه اداي علاقه مندي به مكالمه را مي دهد با فردي كه واقعا به مكالمه علاقه مند است را مي دانيم.
در اين قسمت نكاتي را كه لازم است براي ايجاد صميميت انجام دهيد را با هم بررسي مي كنيم:
به طرف مقابل گوش بدهيد.
مردم سريعا آشكار مي كنند كه چه موضوعاتي برايشان اهميت دارد. وظيفه شما اين است كه اين موضوع را پيدا كنيد و به صحبت ها و نگراني هاي فرد مقابل در مورد اين موضوع گوش دهيد.
به احساسات طرف مقابل اهميت بدهيد.
وقتي طرف مقابل از احساسات بدي كه داشته با شما صحبت مي كند. بايد به احساسات او اعتبار بدهيد. مي توانيد در جواب بگوييد حق داشتيد چنين احساسي داشته باشيد”. يا بگوييد ” واقعا شرايط سختي رو سپري كرديد”.
پرسيدن سوالات بيشتر در مورد احساسات طرف مقابل
پرسيدن سوالاتي براي پيگيري ناراحتي هاي فرد مقابل نشان مي دهد كه شما واقعا به حرف هاي او گوش داده ايد. مثلا فرض كنيد كه فرد مقابل به شما گفت مي خواهم شغلم را ترك كنم. گفتن جملاتي مثل” شغلتون براتون مهم به نظر مي رسيد چرا مي خواهيد اين كار رو انجام بدين”. اين سوال در مورد احساسات فرد مقابل است و او را خوشحال مي كند. يا مي توانيد براي ادامه مكالمه از او بپرسيد چه مدت آنجا كار مي كرده است.
به فرد مقابل دلگرمي بدهيد.
با اين كار به افراد كمك مي كنيد بهترين جنبه هاي خودشون رو در كنار شما مشاهده كنن. مثلا فرض كنيد فردي شغلش را رها كرده است. الان وقت ترساندن او نيست. او خودش به اندازه كافي ترسيده است. به جاي اينكار به او بگوييد چه فرد شجاعي بوده است كه توانسته اين كار را انجام بدهد. اطمينان داريد به زودي شغل بهتري پيدا خواهد كرد.
به جاي چاپلوسي واقعا او را ستايش كنيد.
همه ما آدم ها فرق چاپلوسي و ستايش واقعي را متوجه مي شويم پس به جاي چاپلوسي تعريف هاي واقعي و گاه به گاه ارائه دهيد. مثلا به جاي اينكه بگين چه عاليه سفر مي ري! بگيد: فكر مي كنم خيلي خوبه كه دوست داري با فرهنگ هاي مختلف آشنا بشي و غذاهاي مختلف رو امتحان كني.
احتمالا به اينجاي مقاله كه رسيديد با خودتون فكر كنيد آيا اين مقاله پيشنهاد مي كنه هرگز در مورد خودم صحبت نكنم؟ اصلا اينطور نيست. آشنايي يك ارتباط دو طرفه است.
چطور در اوايل آشنايي در مورد خودمان با معنا صحبت كنيم؟
در اوايل آشنايي به سوالاتي كه طرف مقابل مي پرسد جواب دهيد. سعي كنيد دستاوردهاي خودتان را در جلسه اول آشنايي به اشتراك نگذاريد. درونيات و احساسات خودتان را به اشتراك بگذاريد. در نظر داشته باشيد اين يك آشنايي است يك مصاحبه كاري نيست.
از خودتان بپرسيد دوست داريد اين شخص بعد از گذراندن وقت با شما چه احساسي پيدا كند. اين سوال به صورت طبيعي تمركز را از صحبت كردن در مورد خودتان و موفقيت هايتان به سمت آن شخص مي برد و باعث ايجاد صميمت بين شما دو نفر خواهد شد.