سيزده نشانه افراد بي ثبات عاطفي
افرادي هستند كه ثبات عاطفي ندارند و اگر شما اين افراد را جز دايره دوستان و همكاران خود بگذاريد با مشكلات بزرگي مواجه خواهيد شد

سيزده نشانه کلیدی آدم بي ثبات عاطفي

دانستن برخی از سرنخ های بالقوه مبنی بر اینکه یک فرد ممکن است مستعد نمایش باشد می تواند مفید باشد. فردی که بی ثبات عاطفی است . ممکن است اظهارات خشمگینانه داشته باشد. همدلی نشان ندهد یا از اعتراف به اشتباه خود امتناع کند. ممکن است توضیحات جایگزین برای این علائم وجود داشته باشد، اما مراقب زنگ های هشدار بصری خود باشید.

هنگامی که به دنبال یک شریک یا حتی دوستان جدید هستید. دانستن برخی از سرنخ‌های احتمالی مبنی بر اینکه یک فرد ممکن است مستعد نمایش باشد، می‌تواند عاقلانه باشد. در طی مراحل خاصی از زندگی، محاصره کردن خود با افرادی که به راحتی می توان با آنها رابطه یا دوستی داشت، بسیار مهم است.

این سناریوها را در نظر بگیرید:

شما به تازگی از یک رابطه پر درام با فرد اشتباهي خارج شده اید. شما در حال بهبودی هستید و به دنبال همراهی هستید که آنقدرها مملو از استرس نباشد.

شاید خودتان کمی شخصيت نيازمند و نمايشي هستید. می‌دانید که در زندگی‌تان به افرادی نیاز دارید که پایدار باشند. مرزهای عالی داشته باشند. و در هیچ یک از بازی‌های احساسی که مستعد آن هستید، شرکت نکنند.

شما در میانه مرحله ای از زندگی هستید که در آن چیزی به طور باورنکردنی وقت شما را می طلبد. (به عنوان مثال، شما یک پزشک جدید هستید که دوره رزیدنتی خود را انجام می دهید). ذخایر عاطفی شما همیشه خالی است. با این حال، تا حدودی احساس تنهایی می کنید و تمایل به یک رابطه نزدیک دارید.

افرادی که به بی‌ثباتی عاطفی تمایل دارند می‌توانند ویژگی‌های بسیار خوبی داشته باشند. اما همچنین می‌توانند سخت‌کوش باشند. و اینکه آیا شما برای آن آماده هستید به شرایط خودتان و تعادل موقعیت بستگی دارد. بنابراین، من نمی گویم که باید بلافاصله افرادی را که دارای یکی از ویژگی های زیر هستند حذف کنید. اما در مورد تصمیمات خود متفکر باشید.

1.شخص جملاتی با عصبانیت بیان می کند.

 احتمالاً همه ما این تجربه را داشته‌ایم که شنیده‌ایم شخصی اظهارنظری می‌کند و فکر می‌کند “وای، خیلی درست به نظر می‌رسد.” به عنوان مثال، شخص اشتباه می کند و فکر می کند دیگران باید آن را اصلاح کنند، بدون اینکه آنها هیچ عواقبی را تجربه کنند.

به طور مشابه، مراقب افرادی باشید که به‌طور نامتناسبی از چیزی کوچک عصبانی یا ناراحت می‌شوند – مثلاً هنگام تحویل گرفتن هتل در هتل حاضر می‌شوند و اتاقشان آماده نیست. یا فرد نسبت به موارد کوچک و درک شده بیش از حد واکنش نشان می دهد. به عنوان مثال، آنها ایده ای را به تیم کاری جدید خود پیشنهاد می کنند. از آنها درخواست اطلاعات بیشتر می شود تا تیم بتواند تصمیم بگیرد. آنها واکنش نشان می دهند و می گویند: “مردم چگونه جرات می کنند از من سوال کنند؟”

2. فرد برای نشان دادن مرتب چیزها تلاش می کند.

یک نشانه خوب از ثبات عاطفی این است که فردی به طور منظم به تعهدات خود عمل کند. خواه این باشد که کار را به موقع تحویل دهد. در واقع در رویدادهایی که گفته است شرکت خواهد کرد یا در ورزش های گروهی بازی کند.

3. فرد دارای خانواده نمایشی است.

قضاوت در مورد یک فرد از روی خانواده‌اش غیرقابل انکار دشوار است. اما اگر کسی مراقبان قابل اعتماد و دوست داشتنی نداشته باشد. این احتمال وجود دارد که خودش آن مهارت‌ها را توسعه ندهد.

همچنین، یک عنصر ژنتیکی در خلق و خوی وجود دارد، بنابراین افرادی که از نظر عاطفی والدینی ناپایدار دارند، احتمالاً خودشان نیز چنین هستند. گاهی اوقات می‌توانید ویژگی‌هایی را ببینید که در یک خانواده وجود دارد. جایی که برخی از اعضای خانواده نسخه‌ای سازگارانه از آن ویژگی را نشان می‌دهند و برخی دیگر تجلی آشکارا ناسازگاری را نشان می‌دهند. به عنوان مثال، یکی از خواهر و برادر معتاد به مواد مخدر و مجرم است. دیگری یک معتاد آدرنالین است که در معاملات تجاری خود ریسک های بزرگی را انجام می دهد. اگر شما فردی هستید که از ریسک کردن متنفر هستید، حتی فرد دوم ممکن است برای شما مناسب نباشد. اگر به ریسک کردن اهمیتی ندارید، ممکن است خوب باشد.

شما در طول مراحل مختلف زندگي بايد با شناختن افراد بي ثبات عاطفي از آنها دوري كنيد.

4. فرد در نشان دادن همدلی مناسب شکست می خورد.

همه‌ی ما بیانیه‌ای را تجربه کرده‌ایم که در آن انتظار نوعی پاسخ را داریم و آن را دریافت نمی‌کنیم. به عنوان مثال، شما چیزی را به اشتراک می گذارید که برای شما خوب بوده است و انتظار دارید “خوب انجام شده”. یا چیزی استرس‌زا را به اشتراک می‌گذارید و پیش‌بینی می‌کنید که فردی که با او صحبت می‌کنید حداقل در پاسخ به او یک «ممکن است».

زمانی که نظری را بیان می‌کنید که معمولاً نوعی واکنش همدلانه یا حمایت‌کننده را برانگیخته می‌شود. مراقب باشید و فرد از موضوع خارج شود و در مورد خودش صحبت کند.

5.. آن شخص همیشه در تلاش است تا درد بدتري بگويد.

 این نقطه تغییر از نقطه بالا است. آیا وقتی اظهاراتی می کنید، طرف مقابل همیشه سعی می کند درد بدتري به اشتراك بگذارد؟ به عنوان مثال، شما به این موضوع اشاره می‌کنید که استرس دارید. و آن‌ها به چیزی اشاره می‌کنند که انجام داده‌اند که در ذهنشان استرس‌زاتر است. یکی از دوستانم به این الگوی پاسخ می گفت: “سردرد داری؟ خب، من تومور مغزی دارم.” افرادی که مهارت های عاطفی محدودی دارند، گاهی رفتار خود را همدلانه می بینند و متوجه نمی شوند که اینطور نیست.

یکی دیگر از مظاهر این الگو زمانی است که شما سعی می کنید در مورد هدفی که روی آن کار می کنید صحبت کنید. طرف مقابل هدف بزرگتر خود را به شما می گوید.

6.فرد به راحتی افراد دیگر را “خفه” می کند.

 فرض کنید یک مربی هزینه تمام لباس های تیم را پرداخت کرده است. قرار است هر یک از اعضای تیم هزینه لباس خود را به آنها بپردازد. یک فرد ناپایدار و صاحب حق ممکن است به راحتی این موضوع را “فراموش کند”. اگر فکر می‌کنند می‌توانند با پرداخت نکردن قبض خلاص شوند، حتی اگر بدهکار باشند.

7. شخص هرگز نمی تواند اعتراف کند که اشتباه کرده است.

افراد بي ثبات به جای اعتراف به تقصیر، دروغ می گویند. بهانه می آورند. موقعیتی را به حداقل می رسانند، یا همیشه افراد یا شرایط را مقصر می دانند.

8.فرد از هرگونه انتقاد یا طرد جزئی به شدت می ترسد.

افرادی که توانایی مقابله خوبی ندارند. مستعد نشخوار فکری و نوسانات خلقی هستند. اين افراد بي ثبات معمولاً از تجربیات عاطفی منفی مانند مورد انتقاد یا طرد شدن بسیار می ترسند، حتی اگر تا حدی این تجربيات بخشی از زندگی هستند.

9. فرد به جای برخورد مناسب با مشکلات، از مشکلات فرار می کند.

 شریک احتمالی شما به طور غیرمنتظره ای شماره تلفن خود را تغییر می دهد. متوجه می شوید که برای جلوگیری از تماس وصول بدهی است. یا شاید آنها از وام مسکن خود عقب مانده اند. اما به جای مواجهه با وضعیت و همکاری با وام دهنده، سعی می کنند از این موضوع طفره بروند.

شما با شخصی ملاقات می کنید. هر یک از سه رابطه اخیر آنها منجر به صدور حکم منع شریک قبلی خود یا دستگیری شخصی شده است. این یک سرنخ است که چیزی در حال وقوع است. آن‌ها احتمالاً آسیب‌هایی را تجربه کرده‌اند که هنوز یاد نگرفته‌اند که عواقب روان‌شناختی آن را مدیریت کنند. و همچنان خود را در موقعیت‌های جدید و آشفته قرار می‌دهند. این با کسی که تروما را تجربه کرده است، اما به آن پرداخته است، متفاوت است. حداقل، کسی که در گذشته روابط بسیار دراماتیکی داشته است، از آن تجربیات زخم‌های عاطفی (و زخم‌های بالقوه هنوز باز) خواهد داشت.

مقاله مرتبط: چگونه زندگی در ترس را متوقف کنیم

روابط پایدار می تواند به افراد کمک کند تا از روابط ناپایدار گذشته بهبود یابند. اما داشتن رابطه با فردی که این سابقه را دارد معمولاً به تلاش عاطفی بیشتری نیاز دارد. بسته به آنچه در زندگی شما می گذرد. اینکه آیا خودتان از نظر عاطفی ثبات دارید. ممکن است بخواهید یا نخواهید این کار را انجام دهید (یا خودتان مهارت های عاطفی برای انجام آن را داشته باشید).

11. فرد به طور مداوم شرایط پزشکی خود را مدیریت نمی کند.

اگر فردی باید برای یک مشکل طولانی مدت داروی روزانه مصرف کند و با ثبات مبارزه کند. این نشانه بالقوه ای است که رفتار او چندان قابل اعتماد نخواهد بود.

به طور مشابه، اگر فردی باید اقدامات رفتاری را برای مدیریت یک بیماری انجام دهد (مثلاً ورزش کردن یا کاهش مصرف نمک خود). اما اینطور نیست. این نشان می‌دهد که او در پیگیری و ثبات مشکل دارد.

از سوی دیگر، اگر با فردی ملاقات کردید که به طور مداوم یک وضعیت پزشکی را مدیریت می کند. نشانه بسیار خوبی است که او مهارت های خودتنظیمی خوب یا بالقوه خوبی دارد. حتی اگر فرد در گذشته دارای عناصر دراماتیکی بوده باشد، حداقل در یک زمینه می‌تواند از آن‌ها بالاتر برود.

12. فرد نمی تواند دیدگاه دیگران را ببیند.

اینکه بتوانیم دیدگاه های دیگران را ببینیم به ما کمک می کند از نظر عاطفی یکنواخت بمانیم. برای مثال، اگر بتوانید بفهمید که چرا چیزی برای شخص دیگری مهم است. حتی اگر برای شما نباشد، می‌توانید با درک و نه عصبانیت یا عصبانی شدن از عصبانیت آنها واکنش نشان دهید.

افرادی که بي ثبات هستند، نمی‌توانند دیدگاه‌های دیگران را ببینند. از نظر عاطفی انفجاری هستند و نمی‌توانند درک کنند که چرا مهم است که هرکسی در مسیر خود قرار بگیرد.

13.فرد خیلی هيجان زده به نظر می رسد.

 راه های مختلفی وجود دارد که این رفتار می تواند آشکار شود. به عنوان مثال، کسی که خیلی زود خود را آشکار می کند. یا تمایل دارد براي چیزهایی که بیش از حد هیجان زده می شود عجله کند. اغلب افرادی که دیگران را ایده‌آل می‌کنند، بعداً وقتی چیزی آن حباب را می‌ترکد، متمایل به چرخش می‌شوند. اين افراد بي ثبات هستند.

جمع بندی

همانطور که در ابتدا اشاره کردم، شما نباید هیچ یک از عواملی را که ذکر کردم به صورت مجزا مشاهده کنید. برای هر نکته ای که ذکر کردم، ممکن است توضیح دیگری وجود داشته باشد. به عنوان مثال، یک فرد مرتباً رویدادها را از دست می دهد، زیرا آنها ADHD بزرگسالان دارند و با برنامه ریزی مشکل دارند. با این حال، اگر زنگ هشدار شهودی شما در مورد کسی به صدا درآمده است. این فهرست عوامل را در نظر بگیرید تا ببینید آیا به شما کمک می‌کند بفهمید چرا چنین حسی دارید یا خیر.

مطلب پیشنهادی

هنگام حمله سگ چه كنيم

هنگام حمله سگ چه کنیم

برخی از سگ ها اگر احساس ترس یا تهدید کنند حمله می کنند. در حالی …

علائم اوتيسم در بزرگسالي

علائم اوتیسم بزرگسالي چيست؟

اوتیسم یک ناتوانی ذاتی و مادام العمر است که افراد مختلف را به طرق مختلف …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *