نگرانی از اینکه مادرتان از شما متنفر است تجربه ای پیچیده و عمیقاً آزاردهنده است. از آنجایی که مادران ما معرف ما به دنیا هستند، منطقی است که ما تمایل داریم با مادر خود ارتباط قوی داشته باشیم.
رابطه شما با مادرتان ممکن است ساده به نظر برسد.شما آنها را دوست دارید. به آنها احترام می گذارید و آنها شما را دوست دارند و به شما احترام می گذارند. اما مادران ما نیز می توانند نقش های پیچیده تری در زندگی ما داشته باشند. گاهی اوقات رابطه ما با آنها آسیب می بیند
در این مقاله، به این خواهیم پرداخت که اگر فکر میکنید مادرتان از شما متنفر است. چه کاری باید انجام دهید. دلایل احتمالی احساسات شما، و همچنین اینکه چگونه میتوانید با احساس دوست نداشتن مادرتان کنار بیایید.
در این مقاله، ما برخی از سناریوهایی را که باعث میشود شما بهعنوان یک بزرگسال، عشق مادرتان را زیر سوال ببرید. ما در اين مقاله دلایل احتمالی پشت این احساسات را بيان مي كنيم و همچنین راههای مختلف کنار آمدن با احساس دوستداشتن را بررسي میکنیم.
چرا مادرم از من متنفر است؟
اگر نگران این هستید که مادرتان از شما متنفر باشد، احتمالاً آسیب، سردرگمی و آسیب پذیری بسیار بزرگ احساس می شود. در آن لحظات سخت است، اما سعی کنید لحظه ای از احساسات خود بیرون بیایید تا بتوانید عینی تر به موقعیت نگاه کنید.
به گفته روان درمانگر والنتینا دراگومیر، “دلایل زیادی وجود دارد که کودک ممکن است فکر کند مادرش از او متنفر است. شاید کودک احساس بی توجهی یا عدم حمایت کند و این را به عنوان نفرت تفسیر کرده است.”
روانشناس میگوید که گاهی اوقات، کودکی فکر میکند که مادرش از آنها متنفر است. زیرا “شاهد رفتار عصبانی مادرش با دیگران بوده و به اشتباه تصور میکند که این عصبانیت متوجه آنهاست.”
و سپس تجربه بزرگ شدن «این تو نیستی، من هستم» وجود دارد. روانشناس میگوید که کودکی که فکر میکند مادرش از آنها متنفر است. «ممکن است کودک به سادگی در حال گذراندن مرحلهای از سرکشی است. که در طی آن به طور طبیعی تصور میکنند که والدینش باید علیه او باشند.»
اگر کمی غرق در تلاش هستید تا بتوانید احساسی که در مورد رابطه خود با مادرتان دارید را با هم ترکیب کنید، نگران نباشید. ما شما را راهنمایی می کنیم. در اینجا چند دلیل وجود دارد که ممکن است فکر کنید مادرتان از شما متنفر است. و اینکه چگونه می توانید احساسات خود را کنترل کنید.
مادر شما همیشه از شما ایراد می گیرد
انتقاد همیشه چیز بدی نیست. اين كار دیگران که بازخورد صادقانهای درباره ویژگیهایی مانند اخلاق کاری، مهارتهای ارتباطی یا روابط ما ارائه میدهند، میتواند فرصتی برای رشد ما باشد.
با این حال، دریافت نقدهای تند می تواند باعث ناراحتی شما شود. به خصوص زمانی که شخصی که این انتقادات سخت شنیدنی را مطرح می کند، مادر شما باشد.
اگر مادرتان اغلب جنبههای مختلف زندگی و رفتار شما را مورد انتقاد قرار میدهد. ممکن است احساس کنید که او از هر کاری که شما انجام میدهید متنفر است – و حتی ممکن است از شما متنفر باشد.
در نظر بگیرید که او ممکن است نسبت به شما احساس منفی نداشته باشد – ممکن است در واقع در تلاش باشد تا آنچه را که می خواهد بگوید به روشی که دوست دارد بگوید.
با این حال، انتقاد مداوم لزوما مفیدتر نخواهد بود. اگر مادرتان همیشه چیزی «اشتباه» با شما پیدا میکند. در مورد هر بخش از زندگیتان چیز منفی برای گفتن دارد، این پویایی حمایتکننده نخواهد بود.
به عنوان مثال، اگر مادرتان در مورد همه چیز منتقد است. از لباسهایی که میپوشید.شغلتان گرفته تا شریک زندگیتان، نظر میدهد. ممکن است این انتقادها از جایی باشد که دوستتان دارد و میخواهد از شما حمایت کند.
مادرتان با شما وقت نمی گذراند
همه ما دوره هایی در زندگی خود داشته ایم که به نظر می رسد زمان کافی در روز برای ایجاد تعادل بین کار، خانواده و روابط نداریم.
اگر نمیتوانید آخرین باری را که با مادرتان معاشرت کردهاید فکر کنید. او برای ملاقات یا گپ زدن تماس نگرفته است. ممکن است احساس ناراحتی کنید و فكر كنيد که او به شما اهمیتی نمیدهد.
یک قدم به عقب بردارید و سعی کنید به آنچه در زندگی هر دوی شما می گذرد فکر کنید. آیا او واقعاً مشغول کار یا سرگرمی های خود است؟ با نگرانی های سلامتی سروکار داشته است؟ آیا در محل کار یا خانه کارهای زیادی انجام داده اید. شاید به او این حس را بدهید که واقعاً مشغول هستید و برای انجام همه کارهایی که باید انجام دهید به زمان نیاز دارید؟ در این مورد، ممکن است به همین سادگی باشد که به مادرتان یک تماس سریع یا پیامک بدهید تا بررسی کند و زمانی را برای دور هم جمع شدن پیدا کند. او ممکن است از پرسیدن پرهیز کرده باشد (حتی اگر بخواهد) زیرا نمیخواست چیز دیگری به لیست کارهای شما اضافه کند. یا، اگر او سرش شلوغ است، ممکن است نداند که شما احساس محرومیت می کنید.
با این حال، اگر به نظر میرسد که مادرتان همیشه در پایبندی به برنامهها مردد است، با دلایل ضعیف و حتی بیش از حد دقیق از شما سخنی نمیگوید، یا همیشه حوصله شما را ندارد، این اقدامات میتواند باعث شود که این سوال در شما ایجاد شود که آیا واقعاً میخواهد با او وقت بگذراند یا خیر. شما. حتی ممکن است باعث شود نزدیکی و ارتباط رابطه خود را زیر سوال ببرید.
نظر روانشناس
روانشناس میگوید که “دلایل زیادی برای تیره شدن رابطه بین مادر و کودک وجود دارد. شاید کودک در حال گذراندن مرحله سرکشی است و مادر در تقلا برای مقابله با رفتار آنهاست. ممکن است این باشد که مادر ساعتهای طولانی کار میکند. احساس خستگی زیادی میکند که نمیتواند با فرزندش ارتباط برقرار کند. یا اگر مادر با مسائل شخصی خودش سر و کار دارد، این امر باعث میشود که او از نظر عاطفی در دسترس فرزندش نباشد.»
مادر شما نسبت به شما بد است
برخی از افراد مادران خود را خونگرم، با دقت و مهربان توصیف می کنند – اما نه همه. وقتی به مادرتان فکر می کنید، کلمات «سرد»، «سوءاستفاده گر» یا «بی رحمانه» ممکن است اولین کلماتی باشند که به ذهنتان خطور می کند.
گر احساسات شما نسبت به مادرتان عمیقاً منفی است، ممکن است نتوانید مشخص کنید که احساساتتان از کجا نشأت میگیرد.
برای مثال، اگر مادرتان همیشه به خواهر و برادرتان علاقه نشان میداد، ممکن است در مورد عشق او به شما احساس امنیت زیادی نداشته باشید.
اگر مادرتان دائماً سر شما فریاد میزند، تحقیر میکند یا با شما دعوا میکند، این نیز یک نشانه استرسزا است که نشان میدهد رابطه شما یک رابطه حمایتی و دوست داشتنی نیست. شاید مادرتان شما و احساسات شما را نادیده می گیرد. اين كار باعث می شود احساس کنید که دیده نمی شوید و دوست ندارید.
آیا مادران می توانند به فرزندان خود حسادت کنند؟
اگر به نظر می رسد که مادر شما تمام جنبه های زندگی شما را تشریح و نقد می کند، ممکن است احساس کنید که او سعی دارد شما را پایین بیاورد. حتی ممکن است نخواهید دستاوردهای خود را با او در میان بگذارید، زیرا احساس می کنید که او قرار است اعصاب شما را خرد كند.
این امکان وجود دارد که مادر شما نسبت به زندگی که برای خود ساخته اید حسادت کند – یا حتی حسادت کند. او ممکن است آرزو کند شغلی مانند شغل شما یا انواع روابطی که شما با دیگران دارید – چه با شریک زندگی شما، دوستان و حتی فرزندان شما.
همچنین ممکن است احساس کنید که مادرتان شما را مسخره = می کند.
شاید مادر شما به خاطر شوخ طبعی “خشک” خود شناخته شده است و همیشه اولین کسی است که یک حرف کنایه آمیز می گويد. در حالی که شوخیهای او ممکن است در دوران کودکی شما را درگیر کرده باشد، درک آنها در بزرگسالی به این معنی است که احتمالاً میتوانید بفهمید که چه زمانی در کنار آنها هستید.
شاید سخت به نظر برسد که مادرتان را بنشینید تا در مورد اینکه کلمات چگونه می توانند آسیب ببینند صحبت کنید، زیرا این چیزی است که ما معمولا از والدین خود یاد می گیریم، اما مهم است.
این امکان وجود دارد که او متوجه نشود که اذیت کردنش آزاردهنده است. اگر بداخلاقی باشد، ممکن است از شوخ طبعی برای پوشاندن برخی از احساسات نه چندان خوب خود مانند ناامنی استفاده کند.
تو از مادرت می ترسی
در دنیای ایده آل، مادران ما از روز اول “محل امن” ما خواهند بود و همچنان مکانی هستند که می توانیم برای آرامش و اطمینان به آن بازگردیم. اما همیشه اینطور نیست و برای برخی از افراد، نگرانیها و ترسها از آنجا شروع میشود.
برخی از مادران نمی دانند چگونه به فرزندان خود اطمینان خاطر و محبت ملایم بدهند. حتی اگر از روی عمد نبود، ممکن است احساس کرده باشید که او در کودکی در کنار شما نبوده و اکنون که بزرگسال هستید هنوز نمی تواند در کنار شما باشد.
با این حال، اگر به نظر می رسد که رابطه شما با مادرتان با کلمات ناخوشایند، احساسات نادیده گرفته شده، ارتباط ضعیف یا رفتار ظالمانه تعریف می شود، ممکن است از همان ابتدا متوجه شده باشید که مادرتان مکان امنی برای فرود نیست. مادرتان نه تنها به شما کمک نکرد که با ترسهایتان روبرو شوید، بلکه ممکن است به چیزی برای ترس تبدیل شده باشد.
چرا مادران از فرزندان خود متنفرند؟
ممکن است برخی از افراد در طول زندگی خود با مادران خود روابطی داشته باشند که حامیانه و داراي احترام به مرزها باشد. با این حال، این واقعیت برای همه نیست.
همچنین ممکن است مادران فرزندان خود را در آغوش بگیرند و يا آنها تحقیر کنند، و دلایل این امر پیچیده است و همیشه چیزی نیست که یک کودک (یا حتی یک کودک بزرگسال) به راحتی درک کند.
به عنوان مثال، مادرانی که با شرایط سلامت روان تشخیص داده شده یا تشخیص داده نشده و/یا اختلالات مصرف مواد سر و کار دارند، می توانند برای برقراری ارتباط با فرزندان خود تلاش کنند و ممکن است به طور مداوم در مراقبت از آنها شکست بخورند.
مادرانی که بدون حمایت کافی با فرسودگی شغلی والدین و سایر موقعیتهای هیجانی استرسزا دست و پنجه نرم میکنند، میتوانند نسبت به فرزندان خود و سایر افراد زندگیشان دور و سرد رفتار کنند.
اگر به نظر می رسد که مادرتان از شما متنفر است چه باید بکنید
احساس اینکه مادرتان از شما متنفر است، تنها راه وحشتناکی برای احساس در لحظه نیست – به مرور زمان، این احساسات می تواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.
اولین و مهمترین کاری که می توانید انجام دهید این است که سلامت روان و رفاه خود را در اولویت قرار دهید. تنها زمانی که احساس می کنید در یک فضای امن و حمایت شده هستید، می توانید شروع کنید به رابطه خود با مادرتان نگاه کنید و به آنچه ممکن است پشت رفتار او باشد فکر کنید.
بر نیازهای خود تمرکز کنید
غلبه بر این احساس که شما دلیل رفتار مادرتان هستید سخت است. مهمترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که روی رهایی خود از سرزنش یا باورهایی مبنی بر اینکه ارزش عشق ورزیدن را ندارید، کار کنید. می توانید این روند را با اولویت دادن به سلامتی خود شروع کنید، سپس به دلایل احتمالی رفتار مادرتان از یک مکان قوی و حمایت شده از نظر ذهنی نگاه کنید.
به عنوان یک کودک، شما لزوماً در مورد تمام “مسائل بزرگسالان” که والدینتان هر روز با آن روبرو هستند، نمی دانستید. برای شما، بیعلاقگی یا «بیتجربگي» مادرتان وقتی سعی میکنید با او درگیر شوید، مانند طرد شدن آزاردهنده به نظر میرسد. ممکن است فکر کرده باشید که این باید تقصیر شما باشد و مشکلی در شما وجود داشته که باعث شده مادرتان از شما متنفر باشد.
دراگومیر میگوید: «دیدگاه مادر ممکن است کاملاً با باور کودک متفاوت باشد. مادر ممکن است کاملاً از این که فرزندش چنین احساسی دارد غافل باشد و در واقع از این فکر که فرزندش فکر می کند از آنها متنفر است، عمیقاً آسیب دیده است. ممکن است مادر با مسائل خودش دست و پنجه نرم کند و ناخواسته آنها را به فرزندش بیاورد و باعث شود کودک به این باور برسد که از آنها متنفر است. در هر صورت، این احتمال وجود دارد که مادر در واقع از فرزند خود متنفر نباشد، بلکه برای کنار آمدن با مسائل خود تلاش می کند و ممکن است حمایت مورد نیاز کودک را ارائه نکند.”
با یک درمانگر کار کنید
یکی از راههایی که میتوانید سردرگمی و درد ناشی از احساس دوست نداشتن یا حتی نفرت مادرتان را برطرف کنید، رفتن به درمان است.
یک متخصص بهداشت روانی واجد شرایط می تواند شما را از طریق بازگشایی پیچیدگی های رابطه خود با مادرتان و اینکه رفتار او با شما چه احساسی در شما ایجاد کرده است راهنمایی کند. همچنین مکانی امن برای کار بر روی احساس گناه غیرمنطقی که ممکن است در مورد رفتار مادرتان داشته باشید.
درمان همچنین می تواند به شما کمک کند تا مهارت هایی را برای مراقبت از خود بیاموزید و تعاملات خود را با مادرتان تغییر دهید تا از سلامت روانی شما حمایت بیشتری کند.
به مادرت بگو چه احساسی داری
وقتی هر مکالمهای که با مادرتان دارید بر مشکلاتی که او با شما دارد یا نظرات منفی او در مورد زندگی شما متمرکز است، سعی کنید به اندازه کافی صحبت او را قطع کنید تا به او بگویید که این گفتگو چه احساسی در شما ایجاد میکند ممکن است غیرممکن یا بیمعنی به نظر برسد.
اما می تواند قدرتی در انتقال احساسات شما وجود داشته باشد. به زبان واضح به مادرتان بگویید که رفتار او چه تأثیری بر شما و رابطه ای که با او دارید، داشته است.
ممکن است از واکنش او متعجب شوید – این امکان وجود دارد که صریح بودن شما یک “صدای بیدارباش” باشد که به او کمک می کند تا ببیند نحوه تعامل با شما برای شما مضر بوده است، حتی اگر قصد او این نبوده باشد. برای مثال، شاید او اجازه میدهد که استرساش بهطور ناعادلانه روی شما ریخته شود و از آن آگاه نباشد.
اگر مادرتان با حالت تدافعی پاسخ میدهد یا فقط نظرات نفرتآمیز خود را دوچندان میکند، این اطلاعاتی است که وقتی میخواهید به رابطهتان با او فکر کنید نیز باید داشته باشید.
در این شرایط، ممکن است شما کسی باشید که “صدای بیدارباش” دریافت می کنید که رابطه شما با مادرتان از نظر احساسی امن و حمایت کننده نیست. اگر او نمیخواهد یا نمیتواند به تعمیر آن کمک کند، بدانید که شما مسئول انجام تمام تعمیرات خودتان نیستید.
از مادرتان فاصله بگیرید و مرزها را رعایت کنید
اگر با مادرتان در مورد دردتان صحبت کردید و این فقط اوضاع را بدتر کرد، وقت آن است که به تعیین حد و مرز فکر کنید.
فاصله گرفتن از مادرتان می تواند فیزیکی و احساسی باشد. برای مثال، اگر در خانه او زندگی میکردید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که در صورت امکان ازدواج كنيد و از خانه او خارج شوید. اگر هر روز تماسهای مادرتان را میپذیرید، ممکن است وقت آن رسیده باشد که اجازه دهید به پست صوتی بروند.
برای پشتیبانی به دیگران مراجعه کنید
اگر مجبور شدهاید از مادرتان فاصله بگیرید و سعی میکنید با احساساتی که او از شما متنفر است کنار بیایید، مهم است که برای حمایت به سراغ افراد دیگر در زندگیتان بروید.
مقاله مرتبط: روش هاي بازي دادن ديگران توسط خودشیفته ها
می توانید با افرادی که در کنار شما هستند خانواده ای دوست داشتنی بسازید و عشق بی قید و شرط را ارائه دهید – چه خواهر و برادر، شریک زندگی یا دوستانتان.
افراد حرفه ای مانند پزشک و درمانگر نیز بخش های کلیدی شبکه پشتیبانی شما هستند. داشتن روابط قابل اعتماد و حمایتی با دیگران می تواند به شما کمک کند تا کودک درون خود را که احساس می کند توسط مادرتان طرد شده و مورد بی مهری قرار گرفته است، “خوشحال” کنید. در نهایت، شما یاد خواهید گرفت که چگونه والد آن بخش کوچک خود باشید.