بسیاری از ما به خاطر پرحرفي و داستان شرمآوری که در محل کار گفتهایم یا جزئیات ناخوشایندی که با یک غریبه در میان گذاشتهایم، احساس پشیمانی کردهایم. حفظ روابط با اطرافیان مان – حتی آنهایی که به خوبی نمی شناسیم – می تواند چالش برانگیز باشد و همه ما مجبوریم هر از گاهی بیش از حد به اشتراک بگذاریم و پرحرفي كنيم.
اما اگر متوجه شدید پرحرفي و دادن اطلاعات زياد در مورد خودتان به ديگران تبدیل به یک عادت شده است. دائماً از خود میپرسید: «از کجا بفهمم که بیش از حد به ديگران در مورد خودم اطلاعات داده ام». این ممکن است نشانه ای باشد که باید در مورد تمایلات اجتماعی خود فکر کنید.
به یاد داشته باشید که هیچ کس در برابر لغزش مصون نیست. در واقع، تحقیقات نشان داده که هر چه سن ما بالاتر می رود، بیشتر به ديگران در مورد خودمان اطلاعات مي دهيم. پرحرفي مي كنيم. اما کشف فهميدن جو جمع و شناسایی محرک هایی که شما را به جزئیات بیش از حد سوق می دهد به مهار این رفتار کمک می کند.
برای یادگیری نحوه جلوگیری از پرحرفي و اشتراک گذاری بیش از حد اطلاعات در مورد خودتان و ایجاد احساس ناراحتی در اطرافیانتان، ادامه مطلب را بخوانید.
اشتراک گذاری بیش از حد و پرحرفي چیست؟
اشتراک گذاری بیش از حد و پرحرفي زمانی است که بیش از آنچه باید می گوییم. وقتی با یک دوست، غریبه یا همکار صحبت می کنیم، سطحی از صمیمیت عاطفی وجود دارد که برای آن رابطه مناسب است.
ما باید خصوصیترین جنبههای زندگیمان را با نزدیکترینهایمان به اشتراک بگذاریم، اما گاهی اوقات با شخصیسازی خیلی سریع از یک خط عبور میکنیم.
مقاله مرتبط: چطور حد و مرزهاي خودمان را براي بقيه مشخص كنيم؟
در رسانه های اجتماعی، ما زندگی خود را به لحظاتی قابل اشتراک برای دوستان، خانواده و غریبه ها تبدیل می کنیم. ما اغلب با مستندهایی مواجه می شویم که زندگی شخصی افراد یا شایعات افراد مشهور را به صورت آنلاین یا تلویزیونی تشریح می کنند.
بین اصالت و اشتراک گذاری بیش از حد( پرحرفي ) تفاوت وجود دارد. ما باید احساس اعتماد به نفس داشته باشیم که مثل خودمان زندگی کنیم، ارزشهایمان را حفظ کنیم و اینکه چه کسی هستیم یا چه احساسی داریم به اشتراک بگذاریم. داشتن صداقت بخشی از زندگی واقعی است – اما وقتی به دلایل اشتباه یا در تنظیمات اشتباه انجام شود، به اشتراک گذاری بیش از حد تبدیل می شود.
درد و دل با یک دوست می تواند تسکین دهنده و شفابخش باشد. اما اعتراف مشابه به همکاري که نمي شناسيم، احتمالاً آنها را ناراحت مي کند.
چند مثال :
• خاطرات متوقف كننده مکالمه با ديگران:
یکی از دوستان شما را دعوت می کند تا در یک مهمانی فانتزی که در آن همه غریبه هستند، دعوت مي كند. شما در حال گپ زدن با یک گروه کوچک هستید. متوجه میشوید که در مورد دعوای اخیر با والدینتان صحبت میکنید که باعث میشود مکالمه به هم بخورد.
• اهداف مخفي مكالمه:
به دوستی میگویید قصد دارد خواهر و برادرتان را به کنسرت ببرید. آنها داستانی را درباره زمانی به اشتراک می گذارند که یک تصادف رانندگی مانع از آن شد که همان گروه را ببینند، به این امید که شما را متقاعد کند که آنها را به جای خواهر يا برادرتان همراه خود ببرید.
• حرف زدن با یک غریبه:
ناخن كار شما در آستانه یک جدایی است و وقتي پيش او رفتيد در مورد جدايي اش با شما حرف مي زند! در حالی که آنها به دنبال همدردی هستند، اما اين بحث باعث ناراحتی شما می شود.
هنگامی که به حمایت نیاز داریم، مهم است که با کسانی که به آنها اعتماد داریم ارتباط برقرار کنیم. اما اگر زمان، مکان یا منبع مناسبی را برای یافتن آسایش انتخاب نکنیم. خود را در برابر نامهربانی ديگران آسيب پذير مي كنيم. این خطر را ایجاد میکنیم که دیگران احساس ناامنی کنند.
آیا اشتراک گذاری بیش از حد و پرحرفي بد است؟
اشتراک گذاری بیش از حد و پرحرفي اغلب یک تصادف است، به این معنی که ما این کار را به قصد ناراحت کردن کسی انجام ندادیم. اگر با خیال راحت انجام شود، گاهی اوقات می تواند به دلسوزي فردي منجر شود که چالش های شما را درک کند. همچنین می تواند منبع آرامش دیگران در شرایط مشابه باشد. اما متأسفانه، این نتيجه اشتراک گذاری بیش از حد یک اتفاق نادر است.
در محیطهای اجتماعی، اشتراکگذاری بیش از حد و پرحرفي مزمن میتواند ما را از افرادی که از سطح صراحت ما ناراحت هستند دور کند. از نظر حرفه ای، همکاران ممکن است مایل نباشند ما را در پروژه ها بگنجانند زیرا نگران هستند که ما از مرزها عبور کنیم.
بهعلاوه، تکیه بر تأیید دیگران میتواند برای سلامت روان ما مضر باشد، بهویژه زمانی که آنهایی که گوش میدهند آمادگی شنيدن اين اندازه اطلاعات شخصي را ندارند.
مقاله مرتبط:يازده رفتار ساده که باعث احترام گذاشتن مردم به شما مي شود.
دریافت نکردن پاسخ های مورد نظر شخصاً یا از سوی مخاطبان رسانه های اجتماعی ما باعث ایجاد اضطراب و احساس نارضایتی می شود و در عین حال عزت نفس را کاهش می دهد. این ممکن است ما را وادار کند که اطلاعات خصوصی بیشتری را به اشتراک بگذاریم، به این امید که در نهایت کسی همانگونه که ما به آن امیدواریم واکنش نشان دهد.
چرا مردم بیش از حد به اشتراک می گذارند و پرحرفي مي كنند؟
افراد به دلایل زیادی از تنهایی گرفته تا اضطراب بیش از حد به اشتراک می گذارند. پرحرفي مي كنند. شناسایی عواملي که ما را وادار می کند تا جزئیات زندگي شخصی خود را فاش کنیم، تا حد زیادی از اعترافات نامناسب بعدی جلوگیری می کند. در اینجا چند محرک رایج برای اشتراک گذاری بیش از حد آورده شده است:
1. صمیمیت کاذب
وقتی مردم در کاری که نیاز به اعتماد دارد، مانند کوتاه کردن موهایتان یا رنگ کردن ناخن ها، به شما کمک می کنند، احساس نزدیکی ایجاد می کند. مردم به اشتباه به این زمان صرف شده با آرایشگر خود به عنوان یک دوست صمیمی پاسخ می دهند. جزئیات شخصی زندگی خود را فاش می کنند.
شاید به همین دلیل است که حقایق تصادفی درباره خود را به همکاران خود می گویید – گذراندن این همه زمان با هم می تواند توهم صمیمیت ایجاد کند.
2. آسایش غریبه ها
آیا تا به حال در اتاق انتظار یا سالن فرودگاه کنار یک آدم کاملاً غریبه نشسته اید. مانند دوستان قدیمی خود در حال گپ زدن شده ايد؟ غیر معمول نیست. رها کردن گارد خود برای کسی که ما را نمی شناسد و احتمالاً دیگر هرگز او را نخواهیم دید، می تواند احساس اضطراب اجتماعی را کاهش دهد. وقتی احساس نمی کنیم عواقب اجتماعی پایداری در پی خواهد داشت، ممکن است بیشتر از یک دوست نزدیک با يك غريبه صميمي شويم.
3. روابط سریع
ایجاد یک رابطه جدید استرس زا است. چه اولین روز کاری باشد یا یک آشنايي. طبیعی است که در مورد گفتگو با یک غریبه احساس اضطراب کنید. برخی از افراد می خواهند با به اشتراک گذاشتن جزئیات شخصی از مرحله ناخوشایند آشنایی با شما بگذرند. به این امید که رابطه را به سطحی بالاتر ببرند. اما حرکت بیش از حد سریع و کندوکاو در اعترافات یا اسرار عمیق می تواند باعث ناراحتی فردی شود که با او صحبت می کنیم.
4. خارج شدن از محدوده
گاهی اوقات، ما بي منظور بي ادب هستيم. افرادی که برای شناسایی مرزهای دیگران مشكل دارند. ممکن است ناخواسته با به اشتراک گذاشتن داستان هاي نامناسب به ديگران احساس ناخوشایندی بدهند. به آنها بی احترامی کنند. اگر والدین ما اشتراک گذاری بیش از حد را به عنوان یک رفتار عادی به ما آموخته باشند، ممکن است در نتیجه فقدان احتیاط را از والدينمان به ارث ببریم.
مقاله مرتبط: چگونه ترحم نسبت به خود را متوقف كنيم
5. دادن حس آرامش به اطرافيان
هنگامی که با یک اشتراکگذار بیش از حد مواجه میشود، یک فرد دلسوز ممکن است با جزئیات صمیمی خود پاسخ دهد تا طرف مقابل را راحت کند. ما می خواهیم اطرافیانمان احساس امنیت کنند. شنیده شوند. و این غریزه می تواند ما را ترغیب کند که بیش از حد خودمان را به اشتراک بگذاریم. شناخت خود در هر یک از این سناریوها به این معنا نیست که شما به طور مزمن اشتراک گذاری بیش از حد را انجام می دهید، اما باید یادآور اطلاعاتی باشد که برای دیگران، به ویژه افرادی که به خوبی نمی شناسید، افشا می کنید.
چگونه بفهمیم که آیا بیش از حد به اشتراک می گذارید
همه ما گاه به گاه دچار لغزش می شویم و بیش از آن چیزی که عاقلانه است فاش می کنیم. طبیعی است اما ممکن است وقت آن رسیده باشد که مهارت های مکالمه خود را ارزیابی کنید. اگر به طور مرتب متوجه می شوید که افراد در حین صحبت های کوچک با شما ناراحت مي شوند. پس بيش از حد به اشتراك گذاشته ايد. افرادی که بیش از حد اشتراکگذاری میکنند، اغلب متوجه نمیشوند که بیش از حد پیشرفتهاند.
اگر نگران این هستید که ممکن است از خط قرمزها عبور کنید، در اینجا چند راه برای بررسی خودتان وجود دارد:
1.شما مي خواهيد سكوت را بشكنيد.
برای برخی افراد، سکوت باعث اشتراک گذاری بیش از حد می شود. شما هر کاری که می توانید برای پر کردن شکاف های ناراحت کننده در گفتگو انجام خواهید داد، حتی خاطرات ناراحت کننده را دوباره مرور کنید یا حکایات عمیق شخصی را به اشتراک بگذارید. این ممکن است نتیجه اضطرابی باشد که در موقعیت های اجتماعی احساس می کنید.
2. خانواده و دوستان شما در نقش درمانگر شما هستند
گفتگوهای دوستانه به تجزیه و تحلیل دقیق همه چیزهایی که از زمان آخرین صحبت شما در زندگی شما اشتباه بوده است، تبدیل می شود. شما دائماً بار احساسي خود را روي آنها خالی میکنید و عزیزانتان در تلاش هستند تا در مورد زندگی خود سخنی به میان آورند.
انتظار این ارتباط یک طرفه از نزدیک ترین افراد زندگيتان ممکن است به این دلیل باشد که احساس تنهایی می کنید، اما در نهایت نسبت به نیازهای آنها ناعادلانه است.
3. هر انتخابی نیاز به بازخورد دارد
آیا امروز باید برای سر کار شلوار جین آبی بپوشید یا شلوار؟ چه فیلمی را باید دید؟ آیا مافین زغال اخته یا سبوس می خواهید؟ شما برای تصمیمگیری بدون نظر حلقه اجتماعی خود تلاش میکنید، زیرا بدون نظر آن، بیش از حد فکر میکنید و گرفتار فلج تحلیل هستید یا با خستگی تصمیمگیری دست و پنجه نرم میکنید.
انتخابهای کوچکتر جای خود را به انتخابهای بزرگتر میدهند و متوجه میشوید که تصمیمهای عمیقاً شخصی را با اطرافیانتان در ميان میگذارید.
4. شبکه های اجتماعی همه چیز را می دانند
احتمالاً با همه کسانی که شما را آنلاین دنبال می کنند صمیمی نیستید. اگر این شما را از به اشتراک گذاشتن جزئیات صمیمی زندگی خود و دیگران باز نمی دارد، ممکن است متوجه کاهش تعداد فالوورها شده باشید. استفاده از رسانه های اجتماعی به عنوان خروجی برای عمیق ترین احساسات شما اغلب بی فایده است و می تواند باعث ایجاد احساس ناراحتی در آشنایان، همکاران و سایر افراد نزديك شما شود.
5. شما نمی توانید به حریم خصوصی دیگران احترام بگذارید
مردم دیگر به شما اعتماد نمی کنند زیرا نمی توانید رازی را حفظ کنید. شما بارها اعتماد افراد را از بين برده ايد، سورپرايزها را خراب کرده اید و مرتباً افراد را در موقعیت های ناراحت کننده قرار می دهید. در نتیجه، شما مرتباً آخرین نفری هستید که از به روز رسانی های زندگی مطلع می شوید.
اگر هر یک از این موقعیتها خیلی آشنا به نظر میرسد، ممکن است شما یک اشتراکگذار بیش از حد باشید. نگران نباشید: اگر برای تقویت مهارتهای مکالمه و تمرین تنظیم و رعایت مرزها وقت بگذارید، میتوانید الگوی رفتار را بشکنید.
چگونه از اشتراک گذاری بیش از حد جلوگیری کنیم
هنگامی که متوجه شدید که بیش از حد به اشتراک می گذارید، در حال حاضر به خوبی در مسیر ترک عادت هستید. سخت ترین بخش، توجه به الگوی رفتاری و داشتن شجاعت و اعتماد به نفس برای پذیرش نیاز به تغییر است. با گذشت زمان و صبر، شما یک متخصص مکالمه خواهید بود. در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد که به شما کمک می کند از اشتراک گذاری بیش از حد جلوگیری کنید:
1.مکالمه را متعادل کنید
به یاد داشته باشید که یک گفتگوی عالی مستلزم دادن و گرفتن است. اگر بحث ها را یک طرفه نگه دارید و روی خودتان متمرکز شوید، به احتمال زیاد بیش از حد ازبه اشتراك خواهيد گذاشت. سوال بپرسید و به فردی که با او صحبت می کنید علاقه نشان دهید – این امر کمک زیادی به ایجاد احساس امنیت و راحتی در او می کند.
2. قبل از پاسخ دادن مکث کنید.
وقتی کسی از شما سوال شخصی می پرسد، لازم نیست فوراً با پاسخ به آن شیرجه بزنید. لحظه ای به آنچه می خواهید بگویید فکر کنید. ارزیابی پاسخ شما را از سرگردانی باز می دارد. اگر هنوز مطمئن نیستید، ایرادی ندارد که بگویید: «سؤال سختی است. بگذارید کمی در مورد آن فکر کنم.»
3.ایمیل های خود را دوباره بخوانید
گنجاندن اطلاعات اضافی در مکاتبات کتبی آسان است. اگر برای یک وضعیت اضطراری خانوادگی درخواست مرخصی میکنید، رئیس شما نیازی به دانستن جزئیات و نکات ارتباط شما با اعضای خانوادهتان ندارد. پس از پایان نوشتن، کمی استراحت کنید و قبل از زدن «ارسال»، پیام خود را دوباره ببینید. دوباره خواندن میتوانند به شما کمک کنند آن را به گونهای که فقط اطلاعات ضروری را شامل شود، اصلاح کنید.
4. محرک های خود را شناسایی کنید
آیا سکوت شما را آنقدر ناراحت می کند. که اولین چیزی را که برای ادامه گفتگو به ذهنتان خطور می کند بگویید. آیا هنگام ملاقات با افراد جدید عصبی می شوید؟ آیا از یکی از نزدیکان خود ناراحت هستید؟ اینها محرک های اشتراک بیش از حد معمول هستند.
با تأمل در شرایطی که منجر به اشتراک گذاری بیش از حد می شود، برای شناسایی شرایط خود وقت بگذارید.
وقتی با یک محرک مواجه میشوید، خود را به چالش بکشید تا فقط در صورت درخواست مستقیم اطلاعات شخصی را به اشتراک بگذارید. بر آنچه دیگران می گویند و سوالاتی که از شما می پرسند تمرکز کنید. این تکنیک گوش دادن فعال نامیده می شود و می تواند از اشتراک گذاری بیش از حد شما جلوگیری کند.
5. تمرکز مجدد گفتگو
اگر بحث به منطقه خطرناک منحرف شود، تغییر جهت کاملاً قابل قبول است. یک راه ساده و راحت برای تغییر مسیر مکالمه، طنز است و يا برای دور شدن از موضوعات ناراحت کننده، یک سوال بحث برانگيز كلي بپرسید.
6. مراقب باشید
اطلاعاتی را که به اشتراک می گذارید و با چه کسانی به اشتراک می گذارید، بررسی کنید. لازم نیست همه جزئیات زندگی شما را بدانند. اگر کسی بيش از حد سوال مي پرسد، همیشه میتوانید به او بگویید: «داستان طولانی است» و آن را رها کنید.
به عنوان مثال، اگر از محل کار خود مرخصی می گیرید، احتمالاً همکاران شما نیازی به دانستن جزئیات ندارند. اما ممکن است لازم باشد رئیس شما بداند که به این دلیل است که تشخیص داده شده افسردگی دارید و برای بهبودی نیاز به زمان دارید. هر موقعیت را به دقت ارزیابی کنید تا تصمیم بگیرید چه چیزی مهمتر است.
مالک حقیقت خود باشید، آن را از دست ندهید
محدود کردن تمایل شما به اشتراک گذاری بیش از حد به این معنی نیست که بخش هایی از زندگی خود را پنهان می کنید. این بدان معناست که دیگر جزئیات دقیق تجربیات خود را به عنوان کالاهای مصرفی بسته بندی نمی کنید.