احتمالاً با نظریه «بقای بهترین ها» داروین آشنا هستید، اما آیا می دانستید که او همچنین یک «فرضیه هم دردی» نوشته است؟ او مشاهده کرد که برای بزرگ کردن کودکان، ایجاد جوامع شکوفا و تبدیل نژاد بشر به تمدنی که امروز می شناسیم، نیاز به هم دردی – چیزی که ما اکنون آن را شفقت می نامیم – می طلبد. همدلی و هم دردي هر دو بخش جدایی ناپذیر شرایط انسانی هستند که از طریق تکامل به ما کمک می کنند تا زنده بمانیم. مشاهده رنج، بخشهایی از مغز ما را فعال میکند که با تشخیص و پرورش تهدید مرتبط است. همچنین بر عصب واگ که قلب و ریه ها را کنترل می کند و مراکز پاداش مغز را تحت تاثیر قرار می دهد. انجام اعمال محبت آمیز در واقع به ما مواد شیمیایی لذت بخش می دهد.
با این حال، تفاوتی بین هم دلی و هم دردي وجود دارد، و درک آن، به ویژه برای رهبران، مهم است. دانستن مزایا و معایب هم دردي در مقابل همدلی در کسب و کار می تواند تفاوت بین ایجاد یک تیم سازنده و قابل اعتماد یا اجازه دادن به لغزش بیش از حد و تجربه فرسودگی شغلی باشد.
همدلی چیست؟
هم دلی به معنای احساس عواطف شخص دیگری است. این فقط آگاهی از آن احساسات نیست، بلکه یک درک است. این یک واکنش خودکار است که هم در مغز و هم در بدن ما اتفاق میافتد – اعصاب خاصی را فعال میکند و باعث واکنشهای پاراسمپاتیک میشود که ما از آن بیخبریم. از این طریق شبیه هم دردي است، اما اینجاست که مقایسه هم دردي در مقابل همدلی به پایان می رسد.
در روانشناسی دو نوع همدلی وجود دارد: هم دلی عاطفی و همدلی شناختی. همدلی عاطفی نوعی است که ما در مورد آن صحبت کردیم – شناسایی با احساسات شخص دیگر و احساس ناراحتی در پاسخ. اين كار شناختی به معنای درک دیدگاه، نگرش ها و نظرات شخص دیگر از طریق دانش است نه احساسات. همدلی شناختی ارتباط نزدیکی با هوش هیجانی دارد و بیشتر یک مهارت است، در حالی که همدلی عاطفی یک «احساس درونی» است.
هر دو نوع همدلی برای رهبران ضروری است، زیرا به ما کمک می کنند با دیگران ارتباط برقرار کنیم، با در نظر گرفتن دیدگاه های دیگر تصمیمات بهتری بگیریم و دیگران را تحت تاثیر قرار دهند تا از ما پیروی کنند. این رهبری عالی است.
تفاوت بین همدلی و هم دردي چیست؟
در حالی که تفاوتهای زیادی در هم دردي و همدلی وجود دارد، درست است که همدلی تقریباً همیشه مقدم بر هم دردي است. اول، شما با احساسات شخص دیگری همذات پنداری می کنید و حتی به رنج او می پیوندید: این همدلی است. سپس، شما را تشویق میکند تا دست به اقدامی گسترده بزنید و کاری انجام دهید: این هم دردي است.
همدلی و هم دردي احساسات هستند، اما با هم دردي، فاصله بیشتری بین شما و رنجی که مشاهده می کنید وجود دارد. شما می توانید یک قدم به عقب بردارید و از خود بپرسید که چه کاری می توانید برای کمک انجام دهید. هم دردي توانایی توجه به رنج است – بدون نادیده گرفتن آن یا فرار، بلکه بدون غرق شدن در آن. این به ما اجازه می دهد تا رنج را تحمل کنیم و آن را بخشی از تلاش خود برای سلامت معنوی کنیم.
پاسخ سریع به “تفاوت بین همدلی و هم دردي چیست؟” این است: همدلی یک احساس درونی است که اغلب نمی توانیم آن را کنترل کنیم در حالی که هم دردي یک عمل آگاهانه است. آیا می توان بدون همدلی هم دردي داشت؟ نه واقعا. ممکن است بتوانید اعمال محبت آمیز انجام دهید، اما اگر آنها را در روح خود احساس نکنید. این هم دردي واقعی نیست
مقاله مرتبط: ايجاد اعتماد به نفس بعد شنيدن توهين
مزایا و معایب همدلی
صحبت در مورد هم دردي در مقابل همدلی همگی خوب یا بد نیست – هر دو برای بقای انسان حیاتی هستند، اما اگر به درستی کنترل نشوند، می توانند جنبه های منفی داشته باشند. همدلی به ما کمک می کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم و روابط سالمی ایجاد کنیم که منجر به زندگی کامل شود. این پیشروی برای شفقت است، که وقتی اجرا می شود مزایای دیگری دارد.
با این حال مسائلی در مورد همدلی وجود دارد. از سوگیری های شناختی مصون نیست. به این معنا که ما بیشتر با دیگرانی که شبیه خودمان هستند همدلی می کنیم و احساسات خود را به کسانی که شبیه ما نیستند فرافکنی می کنیم. تحقیقات نشان داده است که در مناطقی که درگیری شدید وجود دارد، افراد فاقد همدلی هستند – آنها فقط برای گروه خود همدلی بسیار بالایی دارند و برای گروه مقابل همدلی پایینی دارند. احساس کورکورانه احساسات دیگران در اطرافمان می تواند قضاوت ما را تیره کند و منجر به تصمیمات بد شود.
همدلی میتواند منجر به خستگی عاطفی شود: وقتی زمان زیادی را صرف احساسات دیگران میکنید، فضای زیادی برای خودتان باقی نمیگذارید. بسیار مهم است که غمگین، عصبانی یا تنها نمانید. وقتی صحبت از همدلی و همدردي به میان می آید، باید بر احساسات خود مسلط شوید، نه اینکه در آنها غوطه ور شوید.
جوانب مثبت و منفی هم دردي
تفاوت اصلی بین هم دردي در مقابل همدلی این است که هم دلي مستلزم اقدام است. این همچنین منجر به مزایای اصلی آن می شود: بازپرداخت می تواند به کاهش افسردگی و اضطراب، کاهش سطح استرس و بهبود اعتماد به نفس و عزت نفس در میان بسیاری از مزایای دیگر کمک کند.
مضرات همدلی و هم دردي مشابه است. هم دردي بیش از حد می تواند منجر به چیزی شود که به عنوان “خستگی هم دردي” شناخته می شود. معمولاً در کمک به مشاغلی مانند پرستاری و مراقبان دیده میشود و علائم فیزیکی واقعی دارد: اضطراب، افسردگی، ناتوانی در تمرکز، پرخاشگری و قطع ارتباط با واقعیت.
یکی دیگر از مضرات هم دردي این است که خیلی دلسوز بودن آسان است. از آنجایی که هم دردي به معنای انجام بهترین کار برای کسی است، همیشه آسان نیست. وقتی به جای کارهایی که دلسوزانه است، کارهای «خوب» انجام میدهیم، میتوانیم عادتهای بد را فعال کنیم، اطراف خود را با افرادی احاطه کنیم که برای ما خوب نیستند و جلوی رشد شخصیمان را بگیریم. این می تواند به جای تسکین رنج، آن را افزایش دهد.
چرا ما به همدلی و هم دردي نیاز داریم
در بحث هم دردي در مقابل همدلی کدام مهمتر است؟ حقیقت این است که در حالی که ما به هر دو نیاز داریم، هر دو می توانند به ما آسیب برسانند و به ما کمک کنند. همدلی بخش قدرتمندی از انسان بودن است، اما اگر کنترل نشود، می تواند علیه ما باشد. هم دردي چیزی است که ما را به انجام کاری در مورد رنجی که می بینیم تحریک می کند، اما وقتی بیش از حد انجام می دهیم، فراموش می کنیم که از خود مراقبت کنیم.
اگر هر دوی این احساسات به درستی متعادل شوند، می توانند از شما رهبر بهتری بسازند. همدلی باعث ایجاد ارتباط و ایجاد اعتماد در محل کار می شود و پایه ای برای یک تیم قوی ایجاد می کند. هم دردي به شما این امکان را می دهد که رفتارهای تیم خود را به طور عینی برای منافع بیشتر مدیریت کنید و به هر یک از اعضای تیم کمک می کند بر موانع شخصی خود غلبه کند. این به شما این تمایل را می دهد که موفقیت تیم خود را ببینید و توانایی عمل بر اساس آن خواسته را داشته باشید.
در نهایت، تفاوت بین همدلی و هم دردي کمتر از توانایی شما برای توسعه هر دوی این مهارت ها به منظور داشتن یک زندگی رضایت بخش تر است. آیا حاضرید با همدلی و هم دردي رهبری کنید؟