چگونه عشق مشروط را در روابط تشخیص دهیم

عشق مشروط چیست و چگونه می توانید آن را در روابط خود تشخیص دهید؟ به علاوه، چگونه با عشق بی قید و شرط مقایسه می شود؟ تشخیص عشق مشروط ممکن است دشوار باشد. به خصوص وقتی صحبت از روابط با شرکا، والدین یا سایر اعضای خانواده باشد، به همین دلیل است که ما اینجا هستیم تا کمک کنیم. برای مروری بر عشق مشروط (و بدون قید و شرط) به همراه فهرستی از رایج‌ترین نشانه‌ها و نحوه تشخیص آن‌ها به ادامه مطلب بروید.

چیزهایی که باید بدانید

عشق مشروط به عشقی اطلاق می شود که فقط در صورت رعایت شرایط خاص بيان مي شود. این بدان معنی است که ممکن است کسی قوانینی را در مورد نحوه ابراز عشق به شما اعمال کند.

عشق بی قید و شرط عشقی است که آزادانه و بدون هیچ شرط یا الزامی برای برآورده شدن داده می شود.

وقتی کسی به صورت مشروط عشق می ورزد. ممکن است استانداردهای بسیار بالایی داشته باشد که از شما انتظار دارد آن ها را رعایت کنید. یا ممکن است کنترل کننده باشد و تمایلی به سازش نداشته باشد.

عشق بدون قید و شرط در مقابل عشق مشروط

1.عشق مشروط به عشقی اطلاق می شود که فقط تحت شرایط خاصی مشترک است.

به عبارت دیگر، کسی که شما را به صورت مشروط دوست دارد، عشق خود را آزادانه به اشتراک نمی گذارد. در عوض، آنها قوانین یا شرایطی را در مورد اینکه چگونه عشق خود را به شما هدیه کنند، تحمیل می کنند. آنها ممکن است از عشق خودداری کنند تا چیزی از شما دریافت کنند یا آن را به طور متناقض به شما بدهند. گاهی اوقات محبت آمیز باشند و زمانی که شرایط سخت می شود کناره گیری کنند.

اساساً، عشق مشروط به این معنی است که سناریویی وجود دارد که در آن آنها می توانند شما را دوست نداشته باشند. یا کمتر شما را دوست داشته باشند. به خصوص اگر کاری را انجام دهید که آنها آن را تأیید نمی کنند.

به عنوان مثال، یکی دیگر از افراد مهم که می‌گوید تا زمانی که به روش خاصی نگاه کنید دوستتان خواهند داشت. عشق مشروط نشان می‌دهد (زیرا به این معنی است که اگر ظاهرتان تغییر کند ممکن است شما را دوست نداشته باشد).

عشق مشروط فقط چیزی نیست که در روابط عاشقانه اتفاق بیفتد. همچنین ممکن است عشق مشروط خانواده، والدین یا دوست را تجربه کنید.

2. عشق بی قید و شرط یعنی دوست داشتن دیگران بدون هیچ چشمداشتی.

این همان عشقی است که هرگز مجبور نخواهید شد به دست آورید یا برای آن رقابت کنید! وقتی کسی شما را بدون قید و شرط دوست دارد، هیچ سناریویی وجود ندارد که از دوست داشتن شما دست بکشد. حتی وقتی دعوا می‌کنید یا اشتباه می‌کنید، مهم نیست که چه کار می‌کنید یا چه شکلی هستید، آنها همیشه به شما عشق می‌ورزند و پشت شما هستند.

برای مثال، والدینی که می‌گویند فارغ از شغلی که انتخاب می‌کنید به شما افتخار می‌کنند، عشق بی‌قید و شرطی از خود نشان می‌دهند.

اگر شغل خود را از دست دادید و شریک زندگی تان گفت که شما را دوست دارد و قصد دارد بدون توجه به اینکه چقدر پول در می آورید به شما پایبند بماند، این عشق بی قید و شرط است.

3. عشق مشروط محدودیت هایی دارد و عشق بی قید و شرط ندارد.

تفاوت اصلی بین عشق مشروط و بدون قید و شرط این است که عشق مشروط با شرایطی در مورد نحوه ارائه آن همراه است، در حالی که عشق بدون قید و شرط آزادانه داده می شود. عشق مشروط گاهی اوقات می تواند احساس عدم اطمینان و ناسازگاری داشته باشد که منجر به اضطراب و استرس می شود، در حالی که عشق بی قید و شرط معمولاً ثبات و امنیت را فراهم می کند.

برای مثال، شریکی که به شما می‌گوید اگر شغلتان را رها کنید با شما می‌ماند، عشق مشروط را نشان می‌دهد زیرا انتظاری را به عشق و حمایت مداوم خود وابسته می‌کند.

از سوی دیگر، شریکی که می گوید به دستاوردهای شما افتخار می کند و به شما انگیزه می دهد تا رویاهایتان را دنبال کنید، عشق بی قید و شرط را نشان می دهد زیرا هیچ شرطی برای شما قائل نیست.

نشانه های عشق مشروط در روابط عاشقانه

1.ممکن است احساس کنید که هرگز به اندازه کافی برای طرف مقابل خوب نیستید.

آیا احساس می کنید هیچ کاری که انجام می دهید به اندازه کافی آنها را راضی نمی کند؟ وقتی کسی فقط در زمان‌های خاصی به شما عشق می‌ورزد یا به شما اشاره می‌کند که اگر کاری متفاوت انجام دهید بیشتر دوستتان خواهد داشت، ممکن است احساس کنید که جلب محبت او غیرممکن است. حتی ممکن است فکر کنید این تقصیر شماست که آنها شما را بدون قید و شرط دوست نخواهند داشت – اگرچه این به هیچ وجه درست نیست.

برای مثال، شریک زندگی‌تان ممکن است چیزی شبیه این بگوید: «اگر اين کار را نمی‌کردی، بیشتر دوستت دارم» یا «شاید اگر سعی می‌کردی ماجراجویانه رفتار کنی، بیشتر با تو سرگرم می‌شوم».

“اگر” اساساً می توانند راهی برای تعیین یک شرط بگذارند و به شما این احساس را بدهند که تا زمانی که آن شرط برآورده نشود هرگز به اندازه کافی خوب نخواهید بود.

2. بودن در کنار آنها باعث می شود احساس خستگی و استرس کنید.

وقتی در کنار کسی هستید که باعث می شود احساس کنید باید برای عشق او تلاش کنید، به راحتی می توانید خود را خسته کنید و سعی کنید او را راضی کنید. به‌علاوه، ممکن است نگران باشید که اگر نتوانید انتظارات آنها را برآورده کنید چه اتفاقی می‌افتد، که می‌تواند استرس و عصبی بودن شما را در اطراف آنها افزایش دهد.

آیا از فکر رفتن به قرار ملاقات با طرف مقابلتان احساس خستگی می کنید؟ آیا گذراندن زمان باکیفیت با آنها بیشتر شبیه یک کار طاقت فرسا است تا لذت؟

برای مثال، ممکن است متوجه شوید که سعی می‌کنید قبل از معاشرت با شریکتان آرام شوید و از نظر ذهنی شارژ شوید، زیرا می‌دانید که صرف وقت با او انرژی زیادی می‌گیرد.

حتی ممکن است متوجه شوید که سلامت روان شما با گذشت زمان هر چه بیشتر با آنها باشید کاهش می یابد. به عنوان مثال، ممکن است عزت نفس پایینی داشته باشید زیرا آنها حمایت کافی را ارائه نمی دهند یا نسبت به نحوه رفتارشان با شما احساس افسردگی می کنند.

3. ممکن است از فکر دیدن آنها احساس ناراحتی کنید.

به احتمال زیاد در کنار کسی که شما را بدون قید و شرط دوست دارد احساس امنيت مي کنید. وقتی عشق یک فرد مشروط است، ممکن است از نظر عاطفی با او احساس امنیت نکنید و در نتیجه از دیدن او بترسید. حتی ممکن است برای اجتناب از آنها بهانه هایی بیاورید – مانند تا دیر وقت کار کردن یا داشتن برنامه هایی با دوستان.

آیا وقتی برای دیدن آنها در راه هستید کمی احساس ناراحتی می کنید؟ آیا احساس می کنید که معده شما در حال انجام حرکات سبک است یا کف دستان شما کمی عرق کرده است؟ عصبی بودن اغلب می تواند در علائم فیزیکی ظاهر شود.

همچنین ممکن است نگران باشید که وقتی با آنها هستید چه اتفاقی خواهد افتاد. ممکن است فکر کنید که “اگر از من ناراحت شوند چه؟” یا “آیا آنها باعث می شوند که دوباره احساس بدی نسبت به خودم داشته باشم؟”

پس از مدتی، ممکن است شروع به درونی کردن تمام آن عشق مشروط کنید و از شریک زندگی خود انتظار آن را داشته باشید – که می تواند منجر به ناراحتی غریزی در فکر دیدن آنها شود.

4. شریک زندگی شما به اندازه ای که شما از او حمایت می کنید از شما حمایت نمی کند.

آیا شخص مهم شما برای حمایت اخلاقی به شما متکی است؟ تشویق؟ اگر شما منبع اصلی حمایت آنها هستید، اما آنها هرگز همین کار را برای شما انجام نمی دهند، این می تواند نشان دهنده عشق مشروط باشد. آنها ممکن است فقط بخواهند که کسی در اطرافش اعتماد به نفس آنها را تقویت کند – اما اگر آنها خیلی بیشتر از چیزی که به شما برمی گردند، این عشق مشروط است.

به عنوان مثال، شریک زندگی شما ممکن است اصرار کند که ساعت‌ها به صحبت‌های او در مورد خانواده‌شان گوش دهید یا وقتی احساس ناامنی می‌کنند، از او تعریف کنید، سپس وقتی بعد از یک روز بد به راحتی نیاز دارید ناپدید شوید.

5.آنها در جمع مهربان هستند اما در خصوصی بی تفاوت هستند.

اگر طرف مقابل شما کسی است که به ظاهر اهمیت می دهد، عشق مشروط او ممکن است حول محور حضور شما در آنجا باشد تا او را زیبا جلوه دهد. در این صورت، ممکن است وقتی افراد دیگری در آنجا حضور دارند، برای شما بسیار دوست‌داشتنی و شیرین باشند، اما در خلوت بی‌علاقه رفتار کنند، زیرا هیچ کس دیگری برای دیدن آن حضور ندارد.

به عنوان مثال، شریک زندگی شما ممکن است در مهمانی شام دوستتان بسیار مراقب باشد، همیشه دست شما را بگیرد و به مهمانان دیگر بگوید که چقدر عالی هستید.

سپس، هنگامی که به خانه می رسید، ممکن است همسرتان ناگهان دست از کار بکشد و به شما بگوید که می خواهد تنها بماند، زیرا دیگر سعی نمی کند کسی را تحت تاثیر قرار دهد.

6. شما مطمئن نیستید که چگونه با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید یا رفتار کنید.

هنگامی که دیگری شما را به صورت مشروط دوست دارد، ممکن است گاهی احساس کند که روی پوسته‌های تخم مرغ اطراف آنها راه می‌روید. شما ممکن است نگران باشید که هر چیزی که می گویید باعث ناراحتی یا عدم تایید آنها شود، بنابراین از به اشتراک گذاشتن افکار و نظرات خود اجتناب می کنید. حتی ممکن است نگران باشید که اگر حرف نادرستی بگویید از محبت یا حمایت خودداری کنند.

به عنوان مثال: اگر شریک زندگی شما اصرار داشت که The Office یک نمایش خنده دار نیست، آیا احساس راحتی می کنید که مخالفت کنید و به آنها بگویید که آن را دوست دارید؟

اگر احساس می کنید می توانید هر چیزی را به همسرتان بگویید، این یک نشانه عالی است! اما اگر احساس می‌کنید مهم‌تر است که با آنها موافقت کنید تا درباره چیزهایی که دوست دارید صحبت کنید، ممکن است عشق مشروط را تجربه کنید.

روابط سالم همه چیز در مورد ارتباطات خوب است. شریک زندگی کسی است که همیشه باید در کنارش احساس امنیت کنید، پس به یاد داشته باشید: اگر باعث ناراحتی شما شد، این به عهده اوست نه شما.

7. شریک زندگی شما کنترل کننده است و حاضر به سازش نیست.

آیا شریک زندگی شما همیشه باید راه خود را طی کند؟ آیا آنها اغلب سعی می کنند به شما بگویند که چه کاری انجام دهید اما وقتی مخالف هستید ناراحت می شوند؟ کسی که به صورت مشروط عشق می ورزد ممکن است به شما بگوید که چگونه رفتار کنید یا چه کاری انجام دهید زیرا احساس می کند این بهترین راه برای اطمینان از برآورده شدن شرایطش است. سازش به ندرت برای آنها گزینه ای است و اگر شما آن را پیشنهاد کنید، ممکن است آن را رد کنند.

حتی ممکن است احساس کنید که بین شما و همسرتان عدم تعادل قدرت وجود دارد. آنها ممکن است عمدا باعث شوند که شما احساس حقارت کنید (در حالی که خود را برتر جلوه می دهند).

یک شریک واقعی باید برابر شما باشد، نه کسی که پویایی رابطه را تغییر دهد تا شما احساس ناامنی کنید.

8. آنها نسبت به شما قضاوت می کنند، چه آشکار و چه پشت سر شما.

کسی که شما را به صورت مشروط دوست دارد، ممکن است زمانی که احساس می کند استانداردهایی را که برای شما تعیین کرده اند را رعایت نمی کنید، ناراحت یا قضاوت شود. به عنوان مثال، آنها ممکن است نظرات منطقی در مورد آنها داشته باشند

وزن خود را مورد انتقاد قرار دهید یا از پیرسینگ جدیدی که انجام دادید انتقاد کنید. این روشی است که شما را به اندازه کافی احساس ناامنی می کنند که بیشتر تلاش کنید تا شرایط و انتظارات آنها را برآورده کنید.

شریکی که می گوید: «کاش وزن کم می کردی. وقتی با هم آشنا شدیم بیشتر دوستت داشتم» نمونه ای از عشق مشروط است. آن‌ها می‌خواهند شما احساس کنید که اگر زمانی که باید آن‌گونه که هستید جشن بگیرند و از شما قدردانی کنند، تغییر کنید، محبت آنها را به دست خواهید آورد.

9. آنها امتیاز اشتباهات شما را حفظ می کنند.

وقتی سعی می کنید مشکلی را با شریک زندگی خود مطرح کنید، آیا آنها بلافاصله سعی می کنند تقصیر را به گردن شما بیندازند؟ “حفظ امتیاز” در روابط سمی رایج است. اگر شکایتی دارید، صرف نظر از اینکه چقدر معقول است، ممکن است شریک زندگی شما با ذکر مواردی که شما مرتکب آن اشتباه شده اید (یا اشتباه دیگری) از مسئولیت آن جلوگیری کند.

برای مثال، اگر بگویید: «هفته گذشته نوبت شما بود که اتاق نشیمن را تمیز کنید. آیا می توانید این کار را به زودی انجام دهید؟” آنها ممکن است پاسخ دهند، “شما فراموش می کنید همیشه این کار را انجام دهید. فقط من نیستم علاوه بر این، شما هنوز لباس‌ها را نشسته ايد!”

10.آنها ممکن است سعی کنند شما بازي دهند.

بازي دادن نوعی دستکاری است که زمانی اتفاق می‌افتد که فردی کلمات را می‌چرخاند تا شما را به واقعیت خود شک کند. اساساً، سعی مي کنند شما را گیج کنند، یا انگار کاملاً دیوانه هستید تا بر شما کنترل داشته باشند. اگر شریک زندگی شما به جای گوش دادن به افکار و نگرانی‌های شما، مستعد گاز گرفتن است، این می‌تواند نشان دهنده عشق مشروط او باشد.

بازي دادن راه دیگری برای وادار کردن شما به انجام کاری است که شریک زندگی تان می خواهد، که اگر عشقشان مشروط باشد، ممکن است آن را امتحان کنند.

به عنوان مثال، اگر در مورد نگرانی با شریک زندگی خود صحبت کردید، آنها ممکن است چیزی مانند “تو بیش از حد واکنش نشان می دهی، من هرگز این را نگفتم” یا “من این کار را فقط به این دلیل انجام دادم که شما را دوست دارم.” چرا نمی توانید آن را ببینید؟» اگر آنها سعی می کنند شما را به گاز بکشند.

نشانه های عشق مشروط از طرف والدین

1.آنها از شما انتظارات بسیار زیاد یا غیرمنطقی دارند.

بسیاری از والدین امیدهای زیادی به فرزندان خود دارند، اما والدینی که فرزندان خود را بدون قید و شرط دوست دارند، زمانی که موفق نمی شوند یا مرتکب اشتباه می شوند، همچنان در کنار آنها ظاهر می شوند. از سوی دیگر، والدینی که به صورت مشروط عشق می ورزند، ممکن است به سرعت فرزندان خود را تنبیه کنند یا از محبت خودداری کنند، زمانی که احساس می کنند فرزندانشان انتظارات آنها را برآورده نمی کنند.

به عنوان مثال، گفتن: «اگر فردا در آزمون خود نمره A بگیرید، بسیار افتخار می‌کنم»، نمونه‌ای از عشق مشروط است، زیرا والدین می‌گویند تا زمانی که فرزندشان نمره A را دریافت نکند، افتخار نمی‌کنند.

2.شما غرایز کمال گرایی قوی دارید.

وقتی والدین شما توقعات بسیار بالایی دارند و شما احساس می کنید برای جلب عشق آنها باید این انتظارات را برآورده کنید، ممکن است به طور غریزی کمی کمال گرا شوید. بچه ها تمایل دارند از سنین پایین انتظارات والدین خود را برآورده کنند، و اگر می ترسید که اشتباه کردن باعث ناراحتی آنها شود، طبیعی است که احساس کنید هر کاری که انجام می دهید باید عالی باشد.

مطمئناً دلایل دیگری وجود دارد که ممکن است شما یک کمال گرا باشید – گاهی اوقات این به پدر و مادر شما ربطی ندارد.

ریشه میل خود را برای انجام کارها به طور کامل در نظر بگیرید. آیا این کار را برای خودتان انجام می دهید تا استانداردهای داخلی خود را رعایت کنید؟ یا این کار را به این دلیل انجام می دهید که احساس می کنید به آن نیاز دارید تا والدین خود را تحت تاثیر قرار دهید؟

3. آنها به جای درگیر شدن، مکالمه با شما را قطع می کنند.

والدینی که مشروط عشق می ورزند ممکن است هوش هیجانی پایینی داشته باشند. آنها همیشه نمی دانند که چگونه با بحث های دشوار کنار بیایند و اگر سعی کنید آنها را از منطقه امن خود خارج کنید، ممکن است ناراحت شوند. ممکن است والدینتان به جای گوش دادن به صحبت‌های شما و رفع ناراحتی‌هایشان، مکالمه را قطع کنند و از گوش دادن بیشتر خودداری کنند.

برای مثال، ممکن است از والدینتان بشنوید که چیزی شبیه این می‌گویند: «دیگر نمی‌خواهم در این مورد صحبت کنم. فقط ولش كن!” یا “شما مسخره به نظر میرسید. من نمی توانم این را گوش کنم.»

4.آنها تنها در صورتی دستاوردهای شما را تصدیق می کنند که به نفع آنها باشد.

برخی از والدین احساس می کنند که باید برای موفقیت های فرزندانشان تحسین شوند. والدینی که به صورت مشروط عشق می ورزند، ممکن است جوایزی را که برنده شده اید یا نمرات شگفت انگیزی که در کنار افراد دیگر دریافت می کنید، به زبان بیاورند، اما ممکن است وقتی فقط شما و آنها هستید، واکنش چندانی نشان ندهند.

از طرف دیگر، اگر والدین شما ایده خاصی از آنچه می خواهند شما در زندگی خود انجام دهید داشته باشند، ممکن است زمانی که شما برای رسیدن به آن هدف قدم برمی دارید محبت خود را نشان دهند، اما اگر شما شروع به انتخاب خود کنید، کناره گیری کنید.

آیا عشق مشروط می تواند چیز خوبی باشد؟

عشق مشروط زمانی می تواند خوب باشد که از آن برای محافظت از خود استفاده کنید.

عشق مشروط اغلب با انتظارات ناعادلانه و رفتار سمی و کنترل کننده همراه است، اما همیشه اینطور نیست. این را در نظر بگیرید: اگر کسی با شما بدرفتاری کند، عشق بی قید و شرط را به کسی (مثلاً یک شریک یا شخصیت والدین) مدیون نیستید. به عبارت دیگر، دوست داشتن کسی با این شرط ضمنی که با شما درست رفتار کند، اشکالی ندارد.

عشق مشروط همیشه خودخواهانه، سطحی یا سمی نیست. عشق می تواند تا حدی مشروط باشد. تفاوت بین عشق مشروط خوب و بد در انتظارات معقول و سالم است تا انتظارات غیرمنطقی یا بی رحمانه.

برای مثال، تمایل به رفتار با محبت، احترام و صداقت همچنان یک انتظار است. این به سادگی بسیار معقول (و رایج) است. اگر شریک زندگی شما این انتظار را زیر پا گذاشت، مجبور نیستید بی قید و شرط به او عشق بورزید.

به طور خلاصه: تمام تلاش خود را بکنید تا با همه افراد زندگی خود مهربان و دلسوز باشید، اما از تعیین حد و مرز در اطراف افراد سمی نترسید.

عشق بی قید و شرط عشقی است بدون هیچ دليلي. اما ممکن است دوست داشتن شریک زندگی خود بدون توجه به آنچه ممکن است انجام دهد یا بگوید ممکن نیست.

ممکن است شریک زندگی خود را خیلی دوست داشته باشید، اما اگر او بسیار بدرفتار باشد، ممکن است در آن رابطه باقی نمانید. این بدان معنا نیست که شما آن شخص را دوست ندارید.