مادران خودشيفته توانايي پرورش فرزند ندارند
مادرخود شيفته ممكن است كاملا بي توجه باشد يا توجه بيش از حد داشته باشد

مادران خودشيفته و پسرشان

خودشيفته ها احساس همدردی و توانایی پرورش فرزندانشان را ندارند. آنها فرزندانشان  را يك فرد مستقل نمي بينيد بلكه او را به عنوان تکمیلی از خودشان فرض می‌کنند، نه به عنوان فردی مستقل. آنها احساسات و نیازهای فرزندانشان را نادیده مي گيرند. آنها نيازهاي فرزند را نقد مي كنند و در عوض نیازهای خودشان برتری مي دهند.

خود شيفته ها احساس حقوق به جانب بودن دارند . آنها به دست آوردن مطالبات خود را می‌خواهند. آنها با کنترل، مدیریت، عذرخواهی و شرم‌آوری، اطاعت فرمان را از دیگران می‌طلبند. در دنیای آنها جمله « يا راه آن‌ها یا  هيچ راهي» است و اگر شما از اطاعت آنها اجتناب کنید، شما را با پرخاشگري يا سردی مجازات می‌کنند. حس ناامني كه خودشيفته ها دارند باعث نیاز غیرمنطقی و بی‌پایان آنها برای تحسین و تعظیم مي شود. آنها به راحتی عصبانی می‌شوند، به راحتي توهين مي كنند.  تحقير و خشم را به وجود می‌آورند. به دلیل عدم وجود مرز، آنها فرافكني می‌کنند. آنها دیگران را به خاطر ناراحتی عاطفی خود که نمی توانند تحمل کنند شرمنده و سرزنش می کنند.

روابط بين مادران خودشيفته و پسرانشان

درجه و نوع خودشیفتگی بسته به شخصیت و ارزش های هر فرد متفاوت است. مادران خودشیفته ای هستند که به فرزندان خود بی علاقه هستند. دیگرانی که بیش از حد درگیر فرزند خود هستند. برخی پرخاشگرانه رفتار می کنند، در حالی که برخی دیگر بيش از اندازه مراقب عمل می کنند. در زیر برخی از الگوهای رایج آورده شده است، اگرچه تجربه شما ممکن است متفاوت باشد.

مقاله مرتبط:مادر خودشيفته و دخترش

مادران خودشيفته بي توجه

مادران خودشيفته اي وجود دارند كه احساس مي كنند مادري باري بر روي دوش آنهاست، آنها همزمان هم از فرزند خود غفلت مي كنند و هم به فرزندشان احساس شرمندگي مي دهند و از او انتقاد مي كنند. اين مادران حتي از نياز كودكشان به خودشان انتقاد مي كنند و او را به خاطر كودكانه بودن سرزنش مي كنند. آنها ممكن است از پسر كوچولوي خودشان بخواهند كه مرد باشد! يا آشكارا در از فرزند مورد علاقه شان در برابر فرزند ديگرشان حمايت كنند و فرزندي را كه كمتر دوست دارند تحقير كنند يا ناديده بگيرند!

مادران خودشيفته اي هستند كه از نيازهاي فرزند خود انتقاد مي كنند.
مادران خود شيفته اي هستند كه از نياز كودكشان انتقاد مي كنند و از او مي خواهند مرد باشد!

مادران خودشيفته درگير

در برابر مادران خودشيفته بي توجه نوع ديگري از مادران خودشيفته وجود دارند كه دقيقا برعكس بالايي عمل مي كنند.

آنها از فرزندان خود برای تامین نیازهای نارسیستی خود استفاده می‌کنند. اگرچه اين مادر  خودشيفته ممکن است به نظر مستقل باشد. او ممکن است به شدت به روابط تعاملی با پسر خود وابسته باشد. از رفتار احترام‌زیاد و کنترل‌گری استفاده کند. و از طریق تحسین و کنترل رفتار، وابستگی متقابل با پسرش را تقویت کند. اين مادر خودشيفته ممکن است به پسر خود برای حمایت از او در امور عاطفی، گوش دادن به او،  همراه بودن، یا برخورد با نیازها و مسئولیت‌های فیزیکیش نیاز داشته باشد. زمانی که پسر بزرگ می‌شود، ممکن است به او اتکا کند تا تصمیم‌هایش را بگیرد و  امور مالی او را مدیریت کند.

مقاله مرتبط: تاثير رفتار والدين سمي در بزرگسالي ما

مهمتر از همه، او از پسرش استفاده می کند و از او بهره برداری می کند تا خودش را مورد توجه، تحسین قرار دهد و خواسته ها و نیازهای خودش را برآورده کند. او به پسرش احساس دوست داشتن، مهم بودن و باارزش بودن می دهد و وابستگی پسرش به خودش را تقویت می کند. با این حال، این كارها فقط براي حس رضايت مادر خودشيفته است. از این رو، درگیری بیش از حد او با پسرش می تواند رفتارهاي سمي او را به عنوان والد سمی استتار کند. معمولاً هزینه زیادی برای تلاش های پسر يك مادر خودشيفته برای خودمختاری وجود دارد.  مادر خودشيفته و سمي از طریق بازي با پسرش با خشم، شرم، گناه، ترحم به پسر یاد می دهد که خواسته ها و نیازهای مادر را در اولویت قرار دهد و خود را موظف به انجام آن بداند.

ايده آل سازي و انتقاد توسط مادر خود شيفته

بسیاری از مادران خودشیفته پسر خردسال خود را ایده آل می دانند. آنها اعتماد به نفس و احساس مهم بودن را در وجود پسرشان تقویت می کنند. اما وقتي که پسر بالغ می شود و کنترل مادر را به چالش می کشد، مادر شخصیت در حال ظهور پسر را تحقیر می کند و سعی می کند پسر را اصلاح و تغییر دهد.

 اين مادر خودشيفته برای تقویت نفس خود، ممکن است در مورد موفقيت هاي پسرش به دوستانش لاف بزند، اما در خانه انتقادی است. در پاسخ، پسر ممکن است عصیان کند و خشم مادر را برانگیزد یا سعی کند مادر را راضی کند تا پذیرفته شود. سقوط پسر از جايگاهش نزد مادر می تواند گیج کننده و آسیب زا باشد و اگر فرزند دیگری به دنیا بیاید تشدید می شود. پسر جايگاه خاص بودن خود را از دست می دهد و رقابتش با خواهر و يا برادرش می تواند افراطی باشد..

مادر خودشيفته كمبود عاطفي خود از طرف شوهر را با پسرش جبران مي كند.
مادر خودشيفته براي جبران بي محبتي شوهر پسرش را به عنوان همراه استفاده مي كند.

مثلث عشقي براي مادران خودشيفته

روابط زناشویی برای یک خودشیفته فاقد صمیمیت است. بنابراین، شوهر ممکن است با کار از زن خودشیفته دوری کند.  مادر خودشيفته برای جبران، و چون از نظر عاطفی نیازمند است، «مثلث عشقي» ايجاد می‌کند (نفر  سوم را وارد می‌کند) اين نفر سوم مي تواند کار، عاشق ديگر، اعتیاد یا فرزندانش باشند. او ممکن است از پسرش به عنوان یک محرم یا همراه استفاده کند. کودکان سوژه های ایده آلی هستند زیرا والدین خود را ایده آل می کنند و به راحتی می توان آنها را کنترل کرد.

اگر پدرش غیبت کند، عصبانی باشد، خشن باشد یا مشکل روانی یا مواد مخدر داشته باشد، برای پسر بدتر است. سپس برای زنده ماندن، پسر ممکن است به دنبال آرامش در اعتیاد یا پیوند بیشتر با مادرش باشد.

عقده هاي پسر يك مادر خودشيفته و مسئله اديپ

در برخی موارد رفتار مادر خودشيفته  نسبت به پسرش مي تواند حتی بدون آزار جنسی باعث تجاوز عاطفی شود. زمانی که مادرهاي خودشيفته در رفتار با پسران خود، در باره زبان، ظاهر و رفتار، نامناسب عمل می‌کنند. به نظر پسر جوان، او جذاب و هیجان‌انگیز است. این باعث برانگیختن یک جذب نسبت به مادر او می‌شود، که اغلب ناخودآگاه است. در ایده‌آل، پسر به عنوان یک مدل نقش مردانه به پدرش نزدیک می‌شود و با او هم‌اندیشی می‌کند. اگر پدر غایب باشد یا اگر مادر مطلقه باشد و  او را به کنار گذاشته باشد، این پتانسیل بیشتر می‌شود.

بدون حل شدن این مسائل، بعضی پسران باور دارند (به طور صحیح یا غلط) که مادرشان بیشتر از شوهرشان( پدر پسر) پسر را دوست دارد. به پسر در ضمير ناخودآگاه اين حس را مي دهد كه بر پدرش پیروز شده است. این موضوع رابطه صميمانه پسر با ديگران را در دوران بزرگسالی خراب می‌کند. همچنین می‌تواند تصور پسر از خود به عنوان مرد را به خطر بیاندازد زیرا او پدر خود را که باید یک نمونه مثبت باشد، شکست خورده می‌بیند. رابطه پدری مهربان با پسرش، آنها را به هم پیوند می‌دهد و به پسر کمک می‌کند تا با تعارضات درونی خود آشتی پیدا کند.

 مقاله مرتبط: صفات سمي! چطور اين صفت را در خودمان و ديگران تشخيص بدهيم.

حسادت و کنترل

همانطور که دختران مادران خودشيفته با حسادت و رقابت مادر خود روبرو می‌شوند، مادر خودشيفته ممکن است به نامزد و يا همسر پسر خود حسادت کند و با آن‌ها رقابت کند. هیچ زني براي پسر او خوب نخواهد بود، زیرا هیچ کس به تصویر خود و استانداردهای بالا برتری او نخواهد رسید. او باید در زندگی پسرش شماره یک باشد.

ممکن است اين مادر خودشيفته سعی کند روابط صمیمی پسرش را کنترل و تضعيف کند، اين مادر خود شيفته از شريك زندگي پسرش انتقاد مي كند، يا آشكارا به او بي احترامي مي كند يا زيركانه  از عروسش انتقاد مي كند. پسر اين مادر احساس گناه مي كند و بين اين دو نفر گير مي كند. اين پسر سعي مي كند از صدمه زدن به مادرش يا خشم او خودداري كند. پسر احساس گناه مي كند ولي از مرزهاي مناسب هم آگاه نيست و قادر به مشخص كردن مرزها هم نيست.

مادر خود شيفته به همسر يا نامزد پسرش حسادت مي كند
مادر خود شيفته به همسر يا نامزد پسرش حسادت مي كند.

آسیب به پسران مادران خودشیفته

مانند پسران پدران خودشیفته، پسران مادران خودشیفته هم احساس نمی‌کنند که آنها را به خاطر آنچه هستند دوست دارند، بلکه فقط به خاطر کارهایی که می‌توانند برای تایید والدین خود انجام دهند، احساس عشق می‌کنند. از آنجا که ظاهر همه مهم است، فرزندان آنها باید به گونه ای رفتار کنند که منعكس كننده تفكر مادر خود شيفته باشد. عشق، اگر اصلا داده شود، مشروط است. این مبتنی بر درک، قدردانی و پذیرش خود منحصر به فرد و واقعی پسرشان نیست. ارزش پسر بستگی به این دارد که او تا چه اندازه آرمان ها و منیت والدینش را برآورده كند. این برآورده كردن ممکن است شامل تحت فشار قرار دادن پسر برای انجام حرفه مورد علاقه والدین و رسیدن به موفقیت یا سبک زندگی مورد نظر والدینش باشد.

تعلق به دیگران

پسران چه موفقیت دنیوی داشته باشند چه نداشته باشند، خطر بزرگ شدن ناامن و وابسته به هم را دارند. هویت فردی آنها هرگز حمایت نشده است. عزت نفس و اعتماد به نفس شان به وسیله سوءاستفاده کلامی و عدم محبت به خود واقعی شان، تحت تهدید قرار گرفته است. آن‌ها با فشار مادرشان به سرکوب کردن نیازها، احساسات و خواسته‌های خود، یاد گرفته‌اند که خود را با مادرشان تطبیق دهند. این انکار آنها را در روابط بزرگسالان دچار مشکل می‌کند.

آن‌ها دشواری در شناسایی و بیان نیازها و احساسات خود دارند. آن‌ها ممکن است خودرضایتی را کنار بگذارند و احساس بی‌ارزشی کنند، مگر اینکه با مردم همخوانی داشته باشند. در جایی که پدر قادر به مقابله با همسر خود برای محافظت از فرزندان از کنترل و جهت‌گیری‌های ماد خود شيفته نباشد و پدر در نقش مدل برای تعیین مرزها ناکام باشد. پسر ممکن است احساس سو استفاده و رنجش و استثمار توسط زنان کند..

مسائل صمیمیت

وقتی پسر احساس عدم امنیت در بیان احساسات و نیازهای خود به مادرش دارد، در روابط صمیمی بزرگسالی نیز احساس عدم امنیت می‌کند. او که تحت کنترل و از نظر احساسي رها شده است، از قضاوت و یا رها شدن توسط شریک خود می‌ترسد. به علاوه، او که با مادرش قورت داده شده و تحت كنترل قرار داشته است، از این نگران است که توسط شریک صمیمی خود، همانند مادرش قورت داده شده و کنترل شود. بنابراین، او از صمیمیت خودداری می‌کند و این باعث می‌شود شریکش بیشتر درخواست صميمت کند که این نگرانی و دفاع پسر را تشدید می‌کند.

رنجش

به خاطر احساس کنترل و / یا مورد استثمار بودن ، پسر می‌تواند نسبت به مادر خود احساس بغض و نفرت عمیقی داشته باشد، حتی اگر همچنان با مادرش نزدیک باشد. این اغلب به سایر زنان گسترش پیدا می‌کند. به طور کلی، او به زنان با انطباق، مقاومت یا خشم واکنش نشان می‌دهد. برخی از مردان ممکن است پرخاشگر و نسبت به  زنان بی‌اعتماد باشند. مردان دیگر یاد گرفته‌اند که چگونه بازیگرانه باشند یا منفعل پرخاشگري کنند، و یا درخواست‌های ساده شریک خود در عین حال که گویا به عنوان درخواست‌های مادرش به نظر می‌رسد، پاسخ ‌ندهند. رفتار دشمنانه آن‌ها ممکن است در نهایت باعث شود شریکشان مانند مادرشان عمل کند. ترس اين مردان از صميمت نهايتا آنها را به سمت بي وفايي سوق مي دهد به خصوص اگر پدرشان هم بي وفا بوده باشد.

تكرار

برخی از پسران  مادران خودشیفته ممکن است دچار اختلال شخصیت خودشیفته شوند. پسران مادران خودشیفته میزان خودشیفتگی بالاتری دارند. این ممکن است به این دلیل باشد که او بیشتر به جای رقابت کردن، او را ایده‌آل می‌کند.

پسران دیگر ممکن است رابطه مادری خود را با زنانی که مطالبه گر، کنترل کننده یا بدرفتار هستند تکرار کنند. آنها ممکن است با یک زن مسن تر، یک خودشیفته، معتاد یا فردی با اختلال شخصیت مرزی یا سایر مشکلات روانی شریک شوند.

پسران مادران خودشيفته ممكن است همانطور كه مراقب مادرشان بودند مراقب همسرشان باشند و سخت شان باشد كه رابطه اشتباه را ترك كنند. برای شفای این مشکل، پسر باید با شخصیت خود شيفته مادرش و خشم خود درباره او و درد و رنج خود دست و پنجه نرم کند. در نهایت، او باید با همدردی و ترحمی به پدر و مادر خود قبولانه نگاه کند، با خود و دیگران مرزهای شخصی خود را بگذارد و نیازها و احساسات خود را ارزشمند بداند و بیان کند

مطلب پیشنهادی

آموفیلی يا اختلاي زود عاشق شدن

اگر خیلی سریع عاشق شوید ممکن است به آموفیلی مبتلا باشيد.

همه‌ی ما آن‌گونه روابطی داشته‌ایم که احساس می‌کنیم بلافاصله پس از ملاقات با یک فرد …

ازدواج شما در طول سالها چه تغييري مي كند.

چرا ازدواج شما بعد از سه سال تغییر می کند؟

سه سالگی ازدواج شما نزدیک است و نمی توانستید شریک بهتری بخواهید. او شیرین، وفادار، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *